شنبه، تیر ۱۳، ۱۳۸۸



م.سلطانپور


انتخـابـات ريـاســت جمـهــــوری
و
گمانه زنی کانديد امريکايی

(آيا مردم افغانستان باز به کرزی اعتماد خواهند کرد؟)
(آيا کرزی مورد حمايت اروپا و امريکا اسـت؟)
بخش دوم


ب- در بعد خارجی

- کرزی و ايالات متحدهء امريکا:

کرزی و ادارهء تحت رهبری اش مخلوق جورج دبليو بوش و نمايندهء خاص وی دکتور خليلزاد است. ولی بعد از پيروزی دموکراتها در انتخابات رياست جمهوری امريکا و روی کار آمدن بارک اوباما و تيم مربوطه اش گرمی بازار کرزی رو به کاهش نهاد.
اوباما و تيم انتخاباتی اش در زمان مبارزات و تبليغات انتخاباتی با صراحت کامل موضعگيری ديگری غير از موضع گيری جمهوريخواهان و شخص بوش در رابطه به مسايل افغانستان و حکومت کرزی داشتند. اوباما برعکس جورج بوش افغانستان و مبارزه با تروريزم را در صدر پروگرامهای سياسی و بين المللی خود قرار داد. موصوف همزمان با آنکه برحق مردم افغانستان به داشتن يک ادارهء سالم و پاسخگوتاکيد ميکرد،متعهد گرديد تا به افغانستان سربازان بيشتر بفرستد وافراطيون وابسته به القاعده و طالبان را تا لانه هايشان در مناطق مرزی در خاک پاکستان نيز تعقب کند. تيم انتخاباتی دموکراتها بشمول جوبايدن، هلاری کلينتون و شخص اوباما بارها در جريان کمپاين انتخاباتی حکومت افغانستان تحت اداره کرزی را ناکارآمد و فاسد خواندند و وعده سپردند که مردم افغانستان را در بازسازی کشور و ايجاد يک اداره سالم، ملی و کارآ کمک خواهند کرد.

شگاف عميق ميان ادرهء اوبا ما و حکومت کرزی بعد از بازدید اوباما در جريان مبارزات انتخاباتی اش از افغانستان و ديدارش با کرزی و بعدا طی بازديد معاونش جو بايدن از کابل و ملاقاتش با کرزی، کاملآ نمايان گرديد و اين تنش ميان اداره اوباما و کرزی باگذشت هرروز گسترش بيشتر يافت و حتی تا سرحد برخوردهای لفظی و واردکردن اتهام به همديگر گسترش يافت.

بارک اوباما بعد از انتخاب منحيث رئيس جمهور ايالات متحده در اولين سخنرانی رسمی اش همزمان با اينکه از مبارزه قاطع با تروريزم بين المللی و نابودی لانه های بنيادگرايی و تروريزم در افغانستان و منطقه سخن گفت، بطور واضح و صريح پيامی برای دولتهائيکه دچار فساد هستند و کارآيی و شايستگی رهبری کشور خود را ندارند، فرستاد. مسلمآ روح اين پيام قبل از هر کشور ديگری متوجه افغانستان و تيم رهبری آن بود.
(**)
همچمان به قول بی بی سی بتاريخ شانزدهم جنوری سال روان وزارت دفاع امريکا طی گزارشی دولت افغانستان را ضعيف ترين و فاسد ترين دولت در جهان خوانده است. در گزارش فوق چنين ميخوانيم :" افغانستان دارای يک دولت فاسد و فاقد رهبری است...ايجاد يک دولت با رهبری قوی در افغانستان، چيزی نيست که نيروهای نظامی امريکا به افغانستان به ارمغان بياورند...." (***)
خانم کلينتون وزير امور خارجه اداره اوباما در اولين سخنرانی خود در کانگره امريکا حين اخذ رآی اعتماد حکومت افغانستان را به شديد ترين لحن مورد حمله قرار داد و آنرا " دولت مواد مخدر" خواند.

کرزی، اتحاديه اروپا و پيمان ناتو:

بعد از موضع گيريهای صريح مقامات امريکايی مبنی برفساد و ناکار آمدی حکومت کرزی، تقريبآ رهبری همه کشورهای اتحاديه اروپا و مطبوعات اين کشورها از ايتاليا وهسپانيا در جنوب و آلمان وفرانسه وهالند در مرکز و کشورهای سکنديناوی در شمال اروپا همه يکصدا حکومت آقای کرزی را فاسد وناکار آمد خواندند و برضرورت تغيير رهبری و پاليسيهای شان در افغانستان تاکيد کردند. به استثنای برخی حلقات معين در حکومت انگليس که بقول برخی آگاهان منافع مشترک در توليد ترياک درهلمند و قاچاق مواد مخدر با کرزی و برادرانش دارند.

پيمان ناتو که بخش عظيم مسئوليت جنگ با بنيادگرايان القاعده و طالبان را بدوش ميکشد نيز به اين روند پيوست. یاب د هوپ شفر، دبیر کل پیمان ناتو در مصاحبه يی چنين گفت: " فساد و بی کفایتی دولت افغانستان به همان اندازه وجود شورشیان، در بی ثباتی مزمن این کشور نقش دارد ". او در ادمه چنين ميگويد: " ... مقامات افغانستان باید انتخاب های سیاسی مشکلی بکنند" و اضافه می کند که "افغان ها دولتی می خواهند که شایستگی وفاداری و اعتماد آنان را داشته باشد...." به قول خبرنگار بی بی سی پيامی که دبير کل ناتو به دولت افغانستان ميفرستد خيلی صريح و روشن است. " معنی اين پيام اينست که مشکل اصلی قدرت بيش از حد طالبان نيست بلکه خوب اداره نکردن کشور است." *****

چرا تبليغات غرب و امريکا برعليه ادارهء کرزی فروکش کرد؟
بعد از موضع گيری علنی، صريح و رسمی آدارهء اوباما، پيمان ناتو وبرخی کشورهای اروپايی و نشر مضامين و مقالات درين راستا از جانب ژورناليستان و پژوهشگران غربی، کرزی طور جنون آميز به مخالفت با ايشان و به اصطلاح بدفاع از خود پرداخت. درين مقطع است که کرزی آن شخص گمنام و نا مستحقی که توسط نيروهای امريکايی به قدرت رسانيده شد و تا اکنون هم توسط ايشان محافظت ميگردد، يک شبه به يک ناسيوناليست دوآتشهء افغان تبديل ميگردد و حتی از اشغال کشور توسط نيروهای خارجی حرف ميزند. کرزی که در طول سالهای متمادی رياست اش در مورد رنجهای بی انتهای مردم افغانستان از اثر بمباردمانهای کور نيروهای امريکايی و خارجی، کشته شدن هزاران زن و کودک، پير و جوان کشور، از زندانی ، شکنجه شدن و اهانت به کرامت انسانی هزاران هموطن بيگناه خود در زندانهای امريکايی و تجاوز خارجيان برحريم خانه و خانواده های افغان و بی احترامی به ارزشهای اخلاقی ، دينی و ملی کشور از طرف اين نيروهای اشغالگر هرگز لامی از کلام بيرون نياورد، يک و يک باره به يک شخصيت ملی، يک انقلابی آتشين و ضد اشغالگری تبديل ميگردد و شعارهای تند ملی سرميدهد،ازاستقلال کشور و منافع ملی حرف ميزند، نيروهای امريکايی و خارجی را انتقاد ميکند و حتی آنانرا اشغالگر مينامد و اخطار ميدهد که به اقداماتی جدی تری هم دست خواهد زد.
کار حتی بدانجا کشيد که کرزی خود را بدامن روسها مياندازد و به ميد ويدوف ريس جمهور روسيه پيام ميفرستد و از روسيه کمک نظامی ميخواهد واز ميدويدوف رئيس جمهور روسيه نيز پيام جوابيه و امتنانيه ميگيرد. در پيام ميدويدوف چنين ميخوانيم: "... با شما موافقم که تداوم همکاری ها در بخش نهاد های دفاعی موجب همکاری های موثر مشترک میان کشورهای ما می گردد و در امر تامین امنیت در منطقه موثرخواهد بود."
رئیس جمهوری روسیه در پایان این نامه از آقای کرزی خواسته است، که قبل از هر نوع همکاری باید زمینه های همکاری میان افغانستان و روسیه مشخص شود آنهم به نحوی که به گفته آقای مدودف" منافع متقابل طرفین را تامین کند."

کرزی که به جنون قدرت مبتلا گرديده همه اين کار ها را بخاطر آن انجام ميدهد که به امريکا و بخصوص بارک اوباما بفهماند که اگر بيشتر مورد بی مهری قرار گيرد به دشمن امريکا تبديل خواهد شد ودست بدامن کشورهای مخالف امریکا بخصوص روسيه و ايران خواهد انداخت. ولی غافل از آنکه زمين و فضای افغانستان در اختيار امريکائيهاست و خودش نيز بدون محافظين امريکايی يک روز هم در افغانستان بوده نخواهد توانست.
برای مردم و روشنفکران افغانستان از قبل معلوم بود که کرزی منحيث يک شخص بی اعتقاد و معامله گر بخاطر حفظ قدرت و مقام به هر توطئه، دسيسه سازی، ائتلاف، اتحاد و هر چيز ديگری و با هر کسی تن ميدهد، ولی برای غربیها بيشتر به عنوان يک شخص دموکرات مطرح بود ويا بهتر است گفته شسود که اين غربی ها بودند که برای کرزی عبا و قبای دموکراسی تراشيدند. برای اولين بار است که متحدين غربی وی نيز پی ميبرند که اين مَردَک جنون قدرت دارد وحاظر است بخاطر حفظ قدرت و مقام به هر معامله و توطئه يی تن دردهد.
در چنين حالتی است که ادارهء اوباما و متحدين غربی آن مجبور ميشوند تا روش نرمتری را در پيش گيرند. انتقاد از ناکار آمد کرزی را کاهش داده وبرعکس از حکومت افغانستان و تلويحا از کرزی حمايت ميکنند. کرزی را به اروپا جهت اشتراک در کانفرانسهای بين المللی دعوت ميکنند و امريکا نيز نشست مشترک روسای جمهور پاکستان و افغانستان باحضور داشت بارک اوباما را تنظيم مينمايد تا مشترکآ به ا صطلاح در مورد استراتيژی جديد برای مبارزه باتروريزم، القاعده و طالبان تصميم بگيرند و حتی اداره کاخ سفيد ابقای غيرقانونی کرزی در قدرت الی ختم نتايج انتخابات را نيز مورد تاييد قرار ميدهد.
ولی آنانيکه به سياست و دپلوماسی سروکار دارند، خوب ميدانند که همه اين صحنه سازيها فقط دفع الوقت است تاموعد انتخابات در افغانستان فرابرسد و کرزی اين مجنون قدرت را از راه قانونی و با نمايش دموکراسی از سرراه خود بردارند.
ناسيوناليزم حامد کرزی دقيقآ به ناسيوناليزم حفيظ الله امين ميماندکه به خاطر حفظ قدرت شخصی اش به قتل رهبر و معلم خود دست ميزند، از کعبهء خود ( اتحاد شوروی) روی برميتنابد و تا انجا پيش ميرود که قرار اطلاعات خبری آنزمان بر روی سفير اتحاد شوروی با سيلی ميکوبد و در جستجوی متحدين از کمپ مخالف اتحاد شوروی وقت بخصوص ايالات متحده و پاکستان بر میخيزد ولی روسها موقع بيشتربه او نميدهند و با تهاجم و کودتای نظامی او را از سر راه خود برميدارند. از عکس العملهای اخير کرزی چنين بر ميآيد که او نيز حاضر است هر کسی و هر چيزی را بخاطر منافعش و حفظ قدرت قربان کند و به هر ماجرجویی ممکن دست بزند. ولی امريکائيها و ادارهء اوباما نه آن امکانات روسها را دارند که کرزی را با عمل نظامی و کودتا از سر راه خود بردارند ونه شرايط بگونه است که باوی چنان برخورد کنند که با ضياالحق رئيس جمهور اسبق پاکستان نمودند. فقط يک راه باقی ميماند و آن اينکه از وی حمايت نکنند و طی يک زمينه سازی به اصطلاح دموکراتيک کرزی را خلع قدرت نمايند.
اخيرآ بارک اوبا ما بمناسبت آغاز پروسهء انتخابات افغانستان پيامی را صادر نمود و در آن با صراحت تاکيد کرد که ايالات متحده امريکا در جريان انتخابات افغانستان از هيچ کانديدی حمايت نميکند، اين در حاليست که سفير امريکا در کابل و مشاور امنيتی اوباما نيز در هنگام بازديدش از افغانستان بر اين مسئله تاکيد داشتند. اين که امريکا از هيچ کانديدی حمايت نميکند قابل بحث و دقت بيشتر است و اين مسئله را بايد بعد از ختم انتخابات مورد بررسی قرار داد، ولی روح همهء اين پيامها را اين مسئله ميسازد که مقامات ايالات متحده ميخواهند بطور غير مستقيم به مردم افغانستان بگويند که از ادارهء کرزی به تنگ آمده اند و به هيج وجه از کرزی و تيم ترياک سالاران و " جنگ سالاران" دفاع نميکنند. (*****)
همين کافیيست که ايالات متحده از کرزی دفاع نکند و يا در بهترين حالت اجازه دهند تا انتخابات شفاف و بدون دزدی رای مردم و تقلب کاری صورت گيرد که در چنين حالتی حتی اگر معجزه هم صورت گيرد کرزی برنده انتخابات نخواهد شد.

ادارهء کاخ سفيد ازکرزی حمايت نميکند؛ چرا؟

دلايل و قرينه های فروانی وجود دارد که اوباما و تيم وی نبايد از کرزی حمايت کنند:
- اولا يکی از شعارهای اوباما در جريان کمپاين انتخاباتی تغيير روش امريکا در رابطه به عراق و افغانستان بود. او به مردم امريکا وعده داده بود که بزودی ممکن زمينه های بيرون کشيدن نيروهای امريکايی را از عراق فراهم خواهد ساخت و به افغانستان توجه و کمک بيشتر خواهد نمود تا از شر مافيای اداره و قدرت و مواد مخدر رهايی يابند و افغانستان با داشتن يک ادارهء سالم و متعهد بتواند سرپای خود بايستند. حالا ادارهء تحت رهبری اوباما نميتواند بخاطر حفظ کرزی و گروپ مافيايی اش وعده های انتخاباتی خود را نقض کند وبدين طريق به اعتبار خود نزد مردم امريکا و جهان صدمه وارد کند. مسلما اوباما و تيم کاری اش آرزو دارند تا در دور بعدی انتخابات ايلات متحده نيز برنده باشند؛ اگر حالا به وعده هائيکه برای مردم امريکا چه در بعد سياست داخلی و چه در گسترهء سياست خارجی داده بودند، عمل نکنند، طبعا در دور بعدی مردم امريکا بوی رآی نخواهند داد و او حزبش بازنده خواهند بود.
- ثانيآ اينکه اوباما نخواهد خواست تا با حمايت از رژيم مشهور به فساد کرزی آبروی خود را منحيث اولين رئيس جمهور سياه پوست ايالات متحد امريکا و وسيلتآ آبروی همه سياپوستان جهان را بريزد.
- سوم اينکه کشورهای متحد امريکا در نبرد با تروريزم و القاعده بخصوص اتحاديه اروپا وپيمان ناتو از کرزی و رژيم فاسد وی حمايت نميکنند، اگر کاخ سفيد اقداماتی مبنی بر حمايت تيم کرزی نمايد، مسلمآ به مخالفت اتحاديه اروپا و پيمان ناتو و ساير متحدين بين المللی خويش مواجه خواهد شد و اين مسئله ای نيست که اوباما بدان کم بها بدهد.
- و چهارم اينکه کشورهای همسايه و ذينفوذ در قضايای افغانستان چون : هند، چين، ايران و روسيه ( باوجود مراجعات مکرر کرزی به انها) و حتی کشورهای اسيای ميانه و حتی حکومت کنونی پاکستان برهبری زرداری نيز بر انتخاب مجدد کرزی بنابر سياستهای حمايت گرانهء وی از طالبان که بنام شاخهء افغانی القاعده مشهوراند، راضی نخواهند بود و ايالات متحده نميتواند نظر اين کشورها را ناديده گيرد.
و در فرجام اينکه امريکا مجبور است با بنيادگرايی،تروريزم، ترياک سالاری در وجود طالبان و القاعده در افغانستان و منطقه مبارزه کند. موجوديت تيم کرزی که هم با طالبان و ساير بنيادگرايان رابطهء تنگاتنگ دارد وهم در کشت و قاجاق مواد مخدر تيم مافيايی وی وبردرانش نقش اساسی دارند، مانعی است در راه مبارزه قاطع با بنيادگرايی و مافيای مواد مخدر. لذا امريکا آلترنتيف ديگری جز پشت کردن با تيم کرزی و برادران ندارد.
با در نظرداشت دلايل فوق کرزی بصورت قطع کانديد مورد حمايت غرب و ايالات متحده امريکا نيست. اگرچه رهبران و دیپلوماتهای امريکا و شخص اوباما تاکيد دارند که از هيچ کانديدی در اتنخابات افغانستان حمايت نميکنند ولی تجربه نشان داده که کشورهای بزرگ و اشغالگر در نهايت ميخواهند تيم مورد اعتماد خود را در کشورهای وابسطه بخود در قدرت داشته باشند و اين نيز با در نظرداشت اوضاع افغانستان خيلی مسلم است که حمايت امريکا از هر کانديدی در پيروزی وی نقش قاطع دارد؛ چون اين امريکا است که بر زمين و هوای افغانستان حکومت ميکند. بنابر همين دليل است که هريکی از از کانديدان به اصطلاح مطرح کوشش دارند تا قبل از ديگران خود را نزديک و دوست امريکا جابزنند؛ حتی ما شاهد بوديم که قبل از تثبيت تاريخ انتخابان برخی از کانديدان احتمالی و مطرح به امريکا سفر نمودند و تا انجائيکه برای شان مقدور بود با مقامات امريکايی ملاقات نمودند تا حمايت ايشان را جلب کنند. برخی ازين کانديدها چون نتوانستند وعده قاطع از مقامات ذيصلاح امريکايی بدست بياورند، شايد به همين خاطر خود را از پروسهء انتخابات بيرون کشيده باشند.

نتيجه گيری: کرزی نه از حمايت بين المللی برخوردار است و نه از وجهه ی ملی. تيم کرزی يک تيم مافيای است و بايد يا از طريق انتخابات و يا ازطريق زور از قدرت پائين کشيده شود در غیر ان هم برای افغانستان و هم برای جهان خطر جدی اند.
- روشنفکران اقوام ازبک،تاجيک و هزاره و ساير مليتهای کشور مسئوليت اخلاقی دارند تا با قلم و قدم خويش برعليه گروپ مافيايی کرزی وهمه معامله گران ايکه بخاطر بقای کرزی صف بسته اند، بايستند.
- روشنفکران پشتون نيز مسئوليت دارند تا صدای اعتراض خود را بر ضد باند مافيايی کرزی و شرکا قويا بلند کنند.
و بالاخره اينکه:
کرزی و تيم مافيایی وی نه از حمايت مردم افغنستان برخوردارند و نه از حمايت امريکا و جامعهء بين المللی و هيچ زمينه يی برای کسب قدرت مجددايشان جز حمايت مافيای مواد مخدر در داخل و خارج ار کشور سراغ نميشود. هرگاه اگر حلقات معين بين المللی بخصوص ادارهء کنونی کاخ سفید بنا برهردليلی بخواهند کرزی و مثلث مافيايی ترياک، ترور وتعصب را بر مردم افغانستان دوباره تحميل کنند، فقط يک راه برای ايشان باقی ميماند يعنی" دزدی آرای مردم" که در آنصورت بايد تجربه اخير انتخابات ايران را بخاطر بسپارند و منتظر قيام مردمی و سقوط قهری این حکومت توسط مردم باشند و اماده پذيرش شکست خود درين بازی بزرگ منطقوی و بين المللی.

يــــــــــــا هــــــــــــــــــــــو

م. سلطانپور
اول سرطان ( تير) سال 1388 خورشيدی
21جون سال2009 ميلادی
آدرس ايميلی نويسنده:
msultanpoor@hotmail.com

پينوشتها:
**- مرجع شود به اولين بيانيهء اوباما بعد از انتخابَ منحيث رئيس جمهور ايالات متحده امريکا منتشره در سايت صدای امريکا و در سایت بی بی سی در لينک ذيل:
http://www.bbc.co.uk/persian/afghanistan/2009/01/090124_v_obama_speech_afghanistan.shtml

*** - سايت بی بی سی مورخ 18 جنوری سال 2009:
"سخنگوی رئیس جمهوری افغانستان گزارش وزارت دفاع آمریکا را که در آن دولت افغانستان ضعیف ترین دولت در جهان خوانده شده، رد کرده است.
در این گزارش که روز گذشته منتشر شد گفته شده که افغانستان دارای یک "دولت فاسد و فاقد رهبری" است.
همزمان با انتشار این گزارش مایک مولن، رئیس ستاد فرماندهی ارتش آمریکا گفته است که در حال حاضر افغانستان به یک "حکومت بهتر" بیشتر نیاز دارد تا نیروهای اضافی آمریکا.
دریاسالار مایک مولن گفته است که ایجاد یک دولت بهتر با رهبری قوی در افغانستان، چیزی نیست که نیروهای نظامی آمریکا برای مردم افغانستان به ارمغان بیاورند.
در گزارشی که از سوی وزارت دفاع آمریکا منتشر شده نیز تاکید شده که افغانستان دارای "ضعیف ترین دولت در جهان" است.
اما همایون حمیدزاده، سخنگوی رئیس جمهوری افغانستان این بخش از گزارش وزارت دفاع آمریکا را به شدت رد کرد.
آقای حمیدزاده در گفتگو با خبرنگاران در کابل گفت: "ما می پذیریم که یک دولت در حال بازسازی، جوان و در حال رشد هستیم، ولی این را به هیچ وجه نمی پذیریم که یک دولت ضعیف داریم. "
او افزود: "ما قدم های بزرگی را به طرف دموکراسی، نظام مردمی و آوردن صلح و ثبات، ترقی و آبادی کشور خود برداشته ایم و این قدم ها ثابت بوده و به موفقیت می انجامد."
در هفته های اخیر حکومت به رهبری حامد کرزی به گونه ای گسترده با انتقادهای تند رهبران غربی روبرو بوده است.
آقای کرزی هفت سال پیش به حمایت غرب با ویژه آمریکا رهبری کشوری را به دست گرفت که شاهد سه دهه جنگ و هرج و مرج های سیاسی بود.
اما حالا باگذشت چند سال و در آستانه برگزاری انتخابات ریاست جمهوری، به نظر می رسد که حمایت سیاسی غرب از رئیس جمهور کرزی به شدت کمرنگ شده است."
****- مصاحبه دبير کل تاتو منتشره در سايت بی بی سی.

بیانیه رئیس جمهور براک اوباما به مناسبت آغاز انتخابات ریاست جمهوری در افغانستان ***** -
منتشره در صدای امريکا
17/06/2009

"من مردم افغانستان را به مناسبت آغاز رسمی مبارزه انتخاباتی شان، تبریک میگویم.
بتاریخ بیستم ماه اگست امسال، مردم افغانستان رئیس جمهور جدید خود را انتخاب خواهند کرد تا کشور شان را رهبری کند و همچنان شورا های ولایتی را ا نتخاب میکنند تا از آنها به صورت محلی نمایندگی نمایند.
کاندید موفق ریاست جمهوری یک اجندای کامل و توقعات زیاد خواهد داشت. موسسات افغانستان باید خدمات بهتری را به مردم انجام دهند. باید حسابدهی کامل و شفافیت وجود داشته باشد تا افغان ها دیده بتوانند که پول شان به کجا به مصرف میرسد.

رزمندگانی که حاضر اند اسلحه به زمین گذارند و صلح را در آغوش گیرند باید مجددا داخل جامعه شوند. و افغانستان برای ترویج و انکشاف امنیت و فرصت ها در منطقه باید با همه همسایگان خود همکاری کند.
برای این همه مساعی، رئیس جمهور آینده افغانستان در ایالات متحده امریکا یک شریک خواهد داشت.
هر ملت بشیوه خود دیموکراسی را رشد میدهد که بر عننعات خود مردم آن پایه گذاری شده باشد. ایالات متحده با کدام کاندید خاص ریاست جمهوری و یا شورای ولایتی نه حمایت و نه مخالف میکند.
روی همین ملحوظ ما با مقامات موظف در انتخابات و ملل متحد همکاری میکنیم تا افغان ها را کمک نمائیم که از یک عملیه انتخابات موثق، مطمئن و همه شمول بر خورد دار شوند، که در آن همه کاندید ها به رسانه ها دسترسی مناسب داشته باشند و ازادانه مبارزه کرده بتواند و بروز انتخابات از صداقت رای دهی مطمئن و راحت باشند.
ایالات متحده در جستجوی یک مشارکت دوامدار با مردم افغانستان است نه با کدام رهبر بخصوص افغان ها. هدف این مشارکت آنست تا رئیس جمهور جدیدالاانتخاب و سایر مقامات، حکومت داری خوب، امنیت، عدالت و فرصت های اقتصادی را برای همه افغان ها فراهم سازد.
آن آینده ایست که افغان ها سزاوار آن اند، و آن اینده ایست که ما، همراه با کاندید های موفق و مردمی که آنها را انتخاب میکنند، کوشش داریم به آن دست یابیم."

هیچ نظری موجود نیست: