چهارشنبه، بهمن ۰۹، ۱۳۹۸

دایه های مهربان تر از مادر!


دایه های مهربان تر از مادر!
===============
از عدالت در هر جای جهان باید حمایت کرد.

 رهایی خواستن برای آقای منظور پشتین از همین منظر باید باشد. من ازین خواست حمایت میکنم

ولی، عجب است که ما/ اینها،عدالت را هم در بیرون از جغرافیای کشور خود، علم میکنیم ؟ می خواهند.

در غیر آن چه تفاوتی میان جنبش تحفظ پشتونها در پاکستان و جنبش رستاخیزتغییر، جنبش تبسم و روشنایی در افغانستان وجود دارد که از یکی باید حمایت کرد و دیگران را به گلوله بست؟

از عدالت و حق تعیین سرنوشت خلقها باید بدون تبعیض حمایت کرد. چه در بلوچستان و پشتونستان باشد، چه در کشمیر ، چه فلسطین، چه در کردکستان ویا هر جای دیگری.

پشتونهای پاکستان حق دارند برای احقاق حقون خود تلاش و مبارزه کنند.

منظور پشتین یک مبارز پشتون پاکستانی است و رئیس حکومت پاکستان آقای عمران خان نیز یک پشتون هموطنش.

آنها راه حل مشکل کشوری خود را بهتر از ما میدانند.

هـا، اگر حکومت پاکستان در زمانش از جنبش رستاخیر یا روشنایی و تبسم حمایت میکرد؛ آیا ما آنرا مداخله در امور اخلی خود نمی خواندیم؟

بهتر است ما دایه های مهربان تر از مادر نشویم.






شنبه، بهمن ۰۵، ۱۳۹۸

آیا جوانمردی پیدا میشود که به امر "سرکار" نه، بگوید؟!

آیا جوانمردی پیدا میشود که به امر "سرکار" نه، بگوید؟!
==========================
حکومت کنونی افغانستان که مدت قانونی ان نیز در ماه جوزای امسال (1398) به پایان رسیده است؛ یک حکومت مصلحتی، توافقی و بالاجبار است؛ که نام رسمی آن نیز "حکومت وحدت ملی" است.
...
من چند سال قبل درین رابطه نوشتهء مفصلی داشتم تحت عنوان "چرا حکومت وحدت ملی" * که هم در مطبوعات چاپی داخل کشور و هم درسایتهای انترنیتی نشر گردیده است. حالا درینجا منظورم این نیست که باز وارد این بحث شوم؛ ولی عصارهء بحث این است که: هردو تیم امضا کنندهء توافقنامهء سیاسی (تیمهای تحول و تداوم و اصلاحات و همگرایی) و در رآس این تیمها آقایون داکتر اشرف غنی و دکتور عبدالله در امور حکومت داری و بخصوص تعیین، تقرر و تغییر کادرهای رهبری حکومت ( ملکی، نظامی و دپلوماتیک) حق مساوی ودر نهایت "برابر گونه" دارند.
این که بیش از نود فیصد مفردات آن توافقنامهء سیاسی تحقق نپذیرفت؛ بجایش، ولی اقلا در تعیین و تغییر کادرها بالنسبه آن توافقنامه مراعات میگردید. از ماه جوزای امسال که زمان قانونی آن حکومت نیز به پایان رسیده و بخصوص بعد شروع کمپاین های اتخاباتی که آقایون دکتور عبدالله و داکتر غنی هردو کاندید اند؛ روند تغییر و تعیین یک طرفهء کادرهای رهبری حکومتی از جانب داکتر اشرف غنی احمدزی سرعت بی سابقهء گرفته است.
سوال من این است که:
آیا هنوز "حکومت وحدت ملی" پابرجاست؟
اگر هست؛ پس دکتور غنی با کدام حق و صلاحیت اقدام به تغییر و تقرر کادرها در اداراتیکه مطابق به توافقنامهء سیاسی مربوط به تیم اصلاحات و همگرایی اند؛ دست میزند؟
اگر حکومت "وحدت ملی" هنوز پابرجاست؛ پس، چرا دکتور عبدالله درین تغییرات و تبدلات، هیچ واکنشی نشان نمیدهد و نقشی هم ندارد؟
چرا کادرهای تیم اصلاحات و همگرایی که غیر قانونی از وظایف شان سبکدوش میشوند؛ بسیار به آرامی، امر "سرکار" را اطاعت میکنند؟
اگر زمان "حکومت وحدت ملی" به پایان رسیده باشد؛
درآن صورت هیچ یکی از رهبران آن (بخصوص که خود کاندید برای دور آینده نیز هستند) قانونا صلاحیت تبدیل، تعییر و تقرر کادرها را تا زمان تکمیل پروسهء انتخابات و تعیین رهبری حدید؛ ندارند.
و بالاخره؛.
آیا در کُل مُلک کسی پیدا نمیشود که به این عمکردهای سلیقوی، تمامیت خواهانه و غیر قانونی "سرکار"، نه بگوید؟!
++++++
*- چرا حکومت وحدت ملی؟ (نیم نگاهی بر دولت سازی در افغانستانِ پسا طالبان) http://www.khorasanzameen.net/php/read.php?id=3535 -

جمعه، بهمن ۰۴، ۱۳۹۸

لطفا حاتم بخشی نکنید!


Afbeelding kan het volgende bevatten: ‎5 mensen, ‎‎inclusief ‎توریالی خاوری‎‎, staande mensen en buiten‎‎لطفا حاتم بخشی نکنید!
===========
... عزیز را درود میفرستم.
میدانم و میدانی که ما همدیگررا چقدردوست داریم.
اما بعد: من کمتر به نوشته ها و تبصره های دوستانم پاسخ میدهم؛ الا اینکه خود را مجبور احساس کنم. حالا یکی از همین موارد است....
اینکه غنی احمدزی لنگی میزند، قدیفه برشانه می اندازد و یا چپلی می پوشد، برای من آنقدر جالب نیست؛ چون میدانم که او این کارها را نه بخاطر درست و خوب بودن ان و یا علاقمندی شخصی اش به این کالا، بلکه برای عوام فریبی میکند؛ تا نشان دهد که او یک پشتون خوب است. او با این کارش نه تنها به فرهنگ پشتونها احترام و به پشتونولی کمک نمیکند، بلکه به خلق پشتون و فرهنگ پشتونی بی حرمتی روا میدارد. درین مورد من دلایل فراوان میتوانم ارائه کنم که همین حالا ضرورتش نیست.
من این کامنت را بخاطر این گپ ننوشتم بلکه در واکنش به این جملهء شما مینویسم که میگویید:
" غنی، یک رییس جمهور دانشمند و با برنامه است."
شما از روی کدام اسناد چنین حکم را میکنید؟ از روی عملکرد وی در طول این هژده سال در وزارت مالیه، دانشگاه (پوهنتون) کابل و پنج سال اخیر ریاست جمهوری اش؟ از کارش در ایالات متحده و بانک جهانی؟ و یا از روی نوشته ها و مقالات علمی و اکادمیک اش چه در زمان تحصیلش و چه بعد از آن؟
اگر از روی کارکردشان در افغانستان حساب کنید که قطعا ناکام است. او اداره و رهبری را حتی به اندازهء یک مَلِک دِه هم نمیداند. در بانک جهانی مسلما او یک مامور اداری یا کاتب بوده است نه یک کارشناس یا متخصص امور اقتصادی و یا بانکداری و فایننس، چون اوشان تحصیل اکادمیک در اقتصاد، بانکداری و امور مالی ندارند.
آقای احمدزی دکتورای انتروپولوزی دارد. من هرگز نوشته یا مقاله اکادمیک از ایشان درین عرصه نخوانده ام. چند مقاله ایکه به فارسی هم وشته اند، بیشتر تبلیعاتی- سیاسی اند تا علمی و اکادمیک. یگانه کتاب ایشان همان کتاب بازسازی دولتهای ورشکسته با همکاری لاک هارست است که ان کتاب هم کدام اثر علمی و اکادمیک نیست ؛ بلکه بیشتر گزارش نامه است.
اما در مورد برنامه های ایشان:
شما از کدام برنامه میگویید. از همان برنامهء دویمه سقوی یا برنامه تداوم دیکتاتوری نادرخان و عبدالرحمن خانی؟ اگر منظورتان از برنامه های جریان کمپاین انتخاباتی باشد؛ اکثریت کاندیدان خوب یا خراب، درست یا نادرست برنامه های را منتشر کرده اند.
من واقعا نمیدانم که روشفکر آگاهی چون شما چگونه چنین حاتم بخشی میکند و یک آدم دماگوگ و روان پریش را "رئیس جمهور دانشمند و بابرنامه" میخواند؟!
*****
نوت:
این یادداشت قبلا در کامنتی به نوشتهء یک دوست نوشته شده بود.

Meer weergeven

لاف هم از پدر کس نیست!


"لاف هم از پدر کس نیست"!
=============
آقای اشرف غنی احمدزی،
...
به دیگران کنایه نگویید؛
ازخود بگویید، که برنامهء شما چه است؟
اگر منظورتان ازبرنامه، پروگرامهای تبلیغاتی درجریان کمپاین انتخاباتی باشد؛ انرا همه کاندیدان به شمول شما داشته اند.
درغیر آن کسی شاهد کدام برنامهء مدون دولت داری از شما هم نیست.
شما عضو کدام حزب یا سازمانی هم نیستید تا بتوان نیات شما را از روی برنامه و اصول فکری حزب تان به بررسی گرفت.
پالیسی "تداوم" شما چیزی جز ادامهء همان دیکتاتوری فردی وقبیلوی عبدالرحمان خانی و نادرخانی نیست.
بهتر می بود تا نام تیم کنونی انتخاباتی خود را نه "تیم دولت ساز" بلکه "تیم دولت برانداز" میگذاشتید.
چون برای دولت سازی- سرزمین، جمهورمردم وحاکمیت- ضرورت است که در حکومت فرد محور و در نتیجهء سیاستهای تمامیت خواهانه و ترایبلسیتی شما، همه این اصول خدشه دار شده اند.
"دست اگر به انگور نرسد؛ انگورترش است."
ولی،
"لاف هم از پدر کس نیست"!

از یک جرقه حریق بر میخیزد!

"از یک جرقه حریق بر میخیزد!"
*********************
( بیاد جنرال مومن اندرابی)

امروز چهاردهم ماه جدی سال 1397 خورشیدی مصادف با بیست و پنجمین سال روز شهادت جب...رال مومن اندرابی است.
مومن یکی از نامدارترین و حادثه ساز ترین افسران در تاریخ اردوی افغانستان بشمار میرود.
سرکشی جنرال مومن از امر سرقومندان اعلی قوای مسلح آن زمان (دکتور نجیب الله رئیس جمهور آنزمان) بمثابه جرقه یی بود که باعث حریقی چنان بزرگ شد، که بزرگترین تغییرات در تاریخ حکومت داری در افغانستان را رقم زد.
دکتور نجیب لله که در آخرین سالهای حکومت خود تحت تاثیر گروپ تمامیت خواهان قبیلوی در داخل حزب قرار گرفته و از سیاست کادری زمان ببرک کارمل حزب داشت عدول میکرد؛ دست بر یک سلسله تغییرات نا عاقبت اندیشانه زد. نجیب بر اساس طرح منوکی منگل و دیگران، جنرال رسول ملقب به بی خدا را بحیث قومندان فرقهء هجده و دگروال ستار بشرمل را بجای جنرال مومن بحیث قومندان گارنیزویون حیرتان منظور نمود. جنرال مومن از قبول این فرمان رئیس جمهور سرباز زد، جنرال عبدالرشید دوستم و بعدا جنرال سید حسام الدین از وی پشتیبانی نمودند.
مقاومت جنرال مومن زمانی صورت میگرفت که بعداز غصب قدرت حزبی و دولتی توسط دکتور نجیب الله (به حمایت رهبری شوروی وقت) و تحت فشار قرار دادن و حتی زندانی کردن عدهء کثیری از کادرها و حتی اعضای رهبری حزب، حزب دچار چندگانگی شده بود. در حقیقت نجیب خود زمینه های مخالفت درون حزبی و مقاومت مسلحانه نظامی را برعلیه خود مساعد ساخت.
مقاومت جنرال مومن آغازی شد برای (در پهلوی سایر دلایل و عوامل) ختم حکومت دکتور نجیب الله و حتی پایان حاکمیت ح.د.خ.اقغاستان ورژیم وابسته به شوروی.
جنرال مومن افسری بود شجاع ، کارآزموده ووطن دوست. او سزاوار حرمت است و یادش منحیث افسری که زمینه ساز تغییرات جدی در حاکمیت و نظام در افغانستان شد، ثبت تاریخ کشور گردیده است.
یاد آن جنرال دلیر را گرامی میداریم!

خطاب به طالب های دروازی!


خطاب به طالب های دروازی!
اخیرآ اخبار ناخوشایندی از درواز میشنویم.
قرار اطلاعات گروپی بنام طلبه ها در مربوطات ولسوالیهای نسی، شکی و کوف درواز ظهور نموده اند و تا حال ده ها تن از همدیاران دروازی خود را به شهادت رسانیده اند.
من منحیث یک موی سفید دروازی که عمری با اداره، سیاست و روابط بین المللی سروکار داشته ام؛ به این عقیده هستم و به طالب بچه های دروازی چنین مشورت میدهم که: ...
- طالبان نه یک جنبش ملی و ضد استعماری اند و نه یک جنبش مذهبی- دینی و مدافع ارزشهای اسلامی.
- تحریک طالبان حتی با تنظیمهای جهادی قبلی هم، سنخیت ندارند و قابل مقایسه نیستند.
- طالبان و طالبانیزم یک حرکت خلق الساعه و وابسته به استخبارات کشورهای خارجی است.
- طالبان مدافعین بدویت و فرهنگ قرون وسطایی قبیلوی اند، که هیچ وجه تشابهی با ارزشهای اسلامی و فرهنگی مردمان کشور بخصوص باشندگان درواز ندارند.
- طالب بچه های کنونی دروازی باید بدانند که حتی درصورت پیروزی یک جانبهء طالبان ( که کاملآ محال و غیر ممکن است) هیچ امتیازی برای شما منحیث جوانان دروازی متصور نیست.
- بیاد بیاورین که حتی در همان دوراول حکومت طالبان نیزهیچ امتیازی برای طالبان بدخشانی و بخصوص دروازی نرسید.
- در حالت کنونی نیز شما وسیله یی شاید باشید برای راه صاف کردن باندهای مافیای تجارت مواد مخدرِ وابسته به گروه طالبان.
- درین معاملات هیچ نوع مفاد مادی یا معنوی برای شما طالب بچه های دروازی نخواهد رسید.
عملکردهای ناسنجیده و احساساتی شما فقط باعث این میشود که:
امنیت درواز بدتر شود و در نتیجه تجارت سرحدی با تاجیکیستان بند و مردم درواز امکانات حد اقلی که برای زندگی و تامین خوارو باردارند، نیز محروم گردند؛ که جوابده این فاجعه نزد خدا وبندگان دروازی شان، شما طالب بچه های دروازی هستید.
- شما هیچ چیزی را درسطح کشور وحتی در سطح ولایت بدخشان تغییر داده نمیتوانید؛
آنچه میتوانید اینست که:
با کشتن وطن داران دروازی خود، فقط زمینهء زندگی درآینده دردرواز را برای خود واقارب تان نا ممکن می سازید. فردا شما حتما شکست میخورید ولی بار دشمنی ایکه شما ایجادگر آن بوده اید را پدران، مادران ، برادران، عمک ها و تغایی ها و سایرخویش و اقوام شما کجا ببرند؟ اگر سایر دروازی آنها را چیزی هم نگویند ولی خود شان بنابر عمکرد شما رنج خواهند برد و خجالت زده خواهند بود.
لطفا باعث شرمساری خود، خانواده و اقارب خود در حال حاظر و آینده نگردید!
باذکر دلایل فوق من از شما طالب بچه های دروازی تقاضا دارم از دشمنی با مردم خود دست بردارید و به آغوش خانواده های خود برگردید.
این هم باعث سربلندی دنیوی شما خواهد بود و هم زمینه ساز فلاح اخروی تان!
*****
نوت: عکس اول مربوط طالبان دروازی و عکسهای دوم و سوم قربانیان انها اند.

Meer weergeven