ع.م.اسکندری
با توطئه و تهدید نمیتوان جلو دادخواهان را
گرفت!
===========================
انتخابات وپابندی به
اصول دموکراسی یا همانا حق اتنخاب کردن و انتخاب شدن درفغانستان کنونی دروغ مسخرهء
بیش نیست.
در افغانستان که عملا
یک کشور وابسطه و اشغال شده است؛ در طی هژده سال حضور ایالات متحده ومتحدین غربی
آن که عملا کنترل زمین و هوا و سیاست داخلی و خارجی کشور را در اختیار دارند؛
بزرگترین اهانت را در حق دموکراسی و حق خود ارادیت مردم افغانستان روا داشته اند.
از کانفرانس بن تا همین
اکنون نمایندگان خود را با آنکه همیشه حتی در همان انتخابات فرمایشی و تحت رهبری
خودشان نیز بازنده بودند؛ منحیث روسای جمهور یکی بعد دیگری برکشورتحمیل نمودند
واعضای کابینه را نیز از همین قماش آدمهای مزدور بخود دست چین کردند.
انتخابات پارلمانی طی
چند دوره یی که پیش آمد؛ فضاحتی بیش نبود، ولی شاید انتخابات پارلمانی امسال
(1397هـ ش) از مفتضحانه ترین انتخابات نه تنها در سطح افغانستان بلکه شاید درسطح جهان
باشد.
از اول معلوم بود که
حکومت دست نشانده و تمامیتخواه، نیروهای مخالف و حتی منتقد خود را اجازه راه یافتن
به پارلمان نمیدهد. برخی را در مرحله مقدماتی به بهانه های دروغین داشتن سلاح
داران غیر مسئول (از جمله خانم کوفی نماینده بدخشان را) از حق اشتراک در پروسه
انتخابات محروم ساختند. معلوم بود که برخی دیگر از منتقدین خود را نیز به بهانه
نیاوردن رای کافی از حق نمایندگی در پارلمان محروم خواهند ساخت.
آقایون امان الله پیمان
و عبدالطیف پدرام و چند تن دیگر از این جمله اند. باور کامل دارم که تا پایان رای
شماری دروغین خود، بسیاری ازنمایندگان واقعی و دادخواه مردم از ولایات بغلان،
کابل، ننگرهار، قندهار، قندز، غزنی و هرات را هم از حق نمایندگی مردم شان محروم
خواهند ساخت. ولی با همه تلاشهای مذبوحانه مرتجعین تمامیت خواه، برخی از روشنفکران
ملی و دادخواه هم در ولایت بدخشان و هم در برخی ولایات دیگر به پارلمان راه یافته
اند و مسلما در ولایات ایکه هنوز نتایج اعلان نشده بخصوص کابل، هرات، بغلان و
ننگرهارنیزچنین شحصیتهای مبارز و دادخواه (اگرچندی با شمار اندک) به پارلمان راه
خواهند یافت و صدای عدالتخواهی را در پارلمان بلند نگه خواهند داشت.
در مورد بدخشان مسئله
بسیار واضح است:
تا آنجایی که من از بدخشان و بافت اجتماعی ان
ولایت شناخت دارم؛ با همه تبلیغاتیکه علیه آقای پدرام نموده بودند و حریف هایش پول
فراوانی هم در ختیار داشتند و مصرف کردند؛ ولی با انهم ممکن نبود تا پدرام رای
نیارد. در دروازها او رای اول را داشت واز جمع آمد روشنفکران و جوانان در شهر فیص
آباد، بهارک، کشم، شغنان و جاهای دیگر معلوم بود که باید او دوچند دیگران رای
داشته باشد.
ولی متاسفانه در
دموکراسیهای دروغین این رای مردم نیست که کسی را پیروز میدان میسازد؛ بلکه این
حساب کنندگان رآی اند که تصمیم میگیرند!
تمامیت خواهان مزدور
کور خوانده اند؛ با توطئه و تهدید هرگز نمیتوانند جلو دادخواهان را بگیرنذ. تنها
پارلمان جای مبارزه و داد خواهی نیست، بلکه انان با تجاربی که دارند، در بیرون از
پارلمان بهتر خواهند درخشید. و حتی در همین پارلمان نیزصدای دادخواهی رساتر از پیش
بلند خواهد شد!
**********
برای پیروزی هر داعیهء
دادخواهانه و مردم سالارانه، سه مرحله ضروری است:
- طرح ریزی اصول فکری
آن داعیه.
- تبلیغ برای ان فکر و
بردن آن در بین مردم.
- تبدیل آن فکر به نیرو
و قوت یا ساختارسیاسی- تشکیلاتی.
داعیهء دادخواهانهء
کشورما دومرحله اولی را با موفقیت سپری کرده است و در مرحله تبدیل شدن به " قوت
" و تحقق این آرمانها قرار دارد.
حالا این وظیفه و
مسئولیت تاریخی همه نیروها، ساختارها و شخصیتهای مبارز، ترقی پسند، دادخواه و معتقد به دموکراسی، عدالت اجتماعی و حق شهروندی
است تا با گذر از انقطابهای ساختاری و حتی قومی و محلی دیروزی طی یک گفتمان سازنده
به همیگر فهمی و در نهایت به اتحاد رسیده و مرحلهء سومی کار را نیزموفقانه به
انجام برسانند و مسئولیت رهبری مستقلانه سرزمین خود را خود بردوش گیرند.
یـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــا
هــــــــــــــــــــــــــــــــو!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر