ع.م.اسکندری
صلح امر خیر است؛ ولی باهرکس ممکن نیست!
=========================
با "طالبان" نه صلح و مصالحه ممکن
است؛
نه
ائتلاف و اتحاد
و نه
ساختن حکومت مشترک.
طالبان به چیزی کمتر از "امارت
طالبانی" و کسب کامل قدرت و آنهم با تغلب تن نمیدهند.
طالبانِ امروز بمراتب بنیادگراتر، خشن تر
وویرانگرتر از طالبان دهه نود اند.
از صحبتهای نمایندگان ایشان معلوم میشود که: آزادیهای
دموکراتیک از قبیل آزادی عقیده و بیان، احترام به حقوق مدنی ( حقوق زنان، کودکان و
اقلیتهای دینی، مذهبی و قومی) برای طالبان معنایی ندارد.
اگر این بار، باز به کمک امریکا (بخوانید جناب
زلمی خلیلزاد) و پاکستان، عربستان سعودی و امارات متحده عربی (آن کشورهائیکه در
دهه نود امارت طالبان را برسمیت شناخته بودند) قدرت سیاسی را در افغانستان غصب
کنند؛ بد تر از زمان اول قدرت شان به جنوساید قومی و مذهبی، زمین سوزی و محو آثار
باستانی و ارزشهای تاریخی– فرهنگی خواهند پرداخت.
اولین قربانیان طالبان نیز آن "رهبرچه!"
های درون و بیرون نظام خواهند بود که هم اکنون برای اتحاد با طالبان گلوپاره
میکنند و یا برای پیروزی طالبان روز شماری مینمایند.
آنعده شخصیتها وافراد مخالف و حتی گروه های
اسلامی ایکه به حقوق مدنی و شهروندی احترم می نباید در
ج گذارند را درجمع "تحریک طالبان" به حساب گرفت.
"تحریک طالبان" نام شناخته شده یی است
که تعریف و مشخصات مربوط بخود را دارد.
هر عالم
دین و یا طلبهء علوم دینی نیز "طالب" نیست!
امیدوارم تفسیر من نادرست باشد و
"طالبان" آنقدر تغییر کرده باشند که با آنها بتوان در یک کشور و با حق
شهروندی، همچون وطندار زندگی کرد.