شنبه، آذر ۲۳، ۱۳۹۸

"مصالحه ملی"؛ فقط یک شعار و دیگر هیچ!

"مصالحه ملی"؛ فقط یک شعار و دیگر هیچ!
اخیرآ معلوم میشود که ایالات متحده بسیار در تلاش است تا از طریق نمایندهء افغان تبار خود اقای خلیلزاد بخاطر "خروج نسبتا آبرو...مندانه" به توافقاتی با طالبان برسند و میان طالبان ایکه طی این هژده سال در ارگ کابل در قدرت بوده اند و ان بخش طالبانیکه مستقر در پاکستان و محلاتی در افغانستان اند، زمینه های توافق و ساختن حکومت مشترک را سازماندهی نمایند. این در صورتی ممکن است که صلاحیت امور افغانستان مانند سالهای قبل از 2001 به پاکستان سپره شود. ولی این ره به صلح نمیبرد.
من در مورد نقش منفی خلیلزاد در پروسه صلح افغانستان قبلا نیز نوشته ام و در اینده نزدیک نیز چیزی خواهم نوشت.
آنانیکه به مسایل استراتیژیک، جنگ صلح، امنیت بین لمللی، بخصوص جنگهای نا منظم سروکار دارند؛ میدانند که صلح میان نیروهای متخاصم صورت میگیرد نه نیروهای دوست و متحد باهم.
ارگ نشینان کنونی کابل از آغاز تشکیل تنظیم طالبان و امارت طابان در کابل و تا اکنون همکاران، اعضا و یا سخنگویان و متحدین طالبان بوده اند و هنوز هم هستند. انها جنگ و اختلافی با هم ندارند تا برای صلحی با هم به توافق برسد.
امریکایی ها اگر واقعآ میخواهند به صلحی نسبی یی در افغانستان برسند و با آن بهانه پای خود را از باتلاق افغانستان بیرون کنند، باید صلح میان طالبان و ضد طالبان (جبهه متحد ضد طالبان قبلی، سازمانها و احزاب ضد جنگ و ضد بنیاد گرایی، نیروهای مدنی و زنان کشور که تقریبا همه دارای تفکر ضد طالبانی اند) را سازماندهی کنند و این دو نیروی متخاصم را بر سر میز مذاکر بنشانند.

https://www.facebook.com/permalink.php
نومبر14- 2018 و باز نشر  

جمعه، آذر ۱۵، ۱۳۹۸

هرملتی باید روی پای خود بایستد!

"هر ملتی باید روی پای خود بایستد"!
====================
بیست و سه سال از مرگ رفیق ببرک کارمل گذشت.
اگر نخواهیم همه چیز را سفید و سیاه ببینیم ، باید اذعان کرد که کارمل یکی ازهوشیار ترین و مدبرترین سیاست مداران افغانستان و بزرگ شده با فرهنگ شهری بود. رژیم و حکومت زمان کارمل از نگاه ساختار اجتماعی، قومی و منطقوی از دموکراتیک ترین و وسیع البنیادترین رژیم در تاریخ افغانستان بود.
او را واقعآ میتوان "براندازندهء تسلسل نظام قبیله سالاری در افغانسان" * دانست.
دو انتقاد بر ایشان وارد میشود: یکی اینکه او دست نشانده روسها بود و دوم اینکه در زمان حاکمیت ایشان برخی روشنفکران نامدار کشور بنام مائوویست زندانی و اعدام شدند. کارمل هردو این اتهام را نمی پذیرفت.
او در مصاحبه خود با مصطفی دانش ژورنالیست وکارشناس مسایل خاور میانه چنین میگوید: "بزرگترين درسی که در زندگی گرفتم اين بود که هيچ کشوری نمی تواند به اتکای نيروی خارجی به آزادی و استقلال و پيشرفت دست يابد. بايد به اراده مردم احترام گذاشت و از استقلال کشور دفاع کرد. هر ملتی بايد روی پای خود بايستد." **
******************
من کارمل صاحب را بارها در جلسات کلان رسمی وبعضا چند نفری دیده ام؛ ولی فقط یکبار یک بیک باهم دیدار داشته ایم. در اواخر ماه حوت سال 1361 بود و من تازه به حزب پیوسته بودم.روزی نظر به هدایت خود رفیق کارمل با یک موتر رسمی مربوط به دارالانشای کمیته مرکزی از تعمیر کمیته مرکزی به دفتر ایشان در ارگ رفتم. وقتی رئیس دفتر شان مرا به دفتر ایشان رهنمایی کرد و داخل اتاق شدیم؛ رفیق کارمل از جای برخاستند و باهم روبوسی نمودیم. اوشان در مورد من معلومات کافی داشتند و از پیوستنم به حزب اظهار خوشی نمودند. با من چنان صمیمانه و خودمانی بودند؛ مثل آنکه من سالها عضو حزب یا از رهروان ایشان بوده باشم. زمانیکه از جاودان یاد شهید بدخشی و خاطرات خود حرف میزدند، شاهدم که بغض گلویشان را گرفت و اشک در چشمان شان حلقه زد.
یاد آن مرد فرزانه و سیاستگرمدبرجاودان و روح شان شاد باد!

----------
*- ببرک کارمل برانداز تسلسل قدرت قبيله سالاري در افغانستان- نوشتهء آذر
http://www.ariananet.com/modules.php…
**- خاطراتی از آخرین دیدار با ببرک کارمل- مصاحبه با مصطفی دانش
https://www.bbc.com/…/2009/12/091223_v_babrak_karmel_danesh…