شنبه، بهمن ۰۸، ۱۳۸۴

پیش نویس گفتمان کنگره ی جهانی تاجیکان
وهمه فرهیخته پارسی گویان سراسر جهان

بنام خداوند جــان وخــــرد
کزین برتراندیشه برنگزرد

کنگره
انجمن جهانی پارسی
درراه
( یگانگی پارسی- دری- تاجیکی )
یا
( فارسی زبان، دری گویان وتاجیکی سخن )

پیشنهاد تشکیل مثلث " اتا " ( ایران ، تاجیکستان و افغانستان ) یا پایه گذاری دولت فراگیر در جغرافیای خراسان بزرگ و یا هم باکمی کاستی ، برپا داری آریانای کبیر در برگیر کشورهای ایران ، تاجکستان وافغانستان وبرخی تبار های مردمی در کشورهای مختلف مرکز آسیا ، ازسوی بنیاد فرهنگ سینا در سال 1374 خورشیدی در کابل، به گوش کسی نرفت. البته همین آرزوی بزرگ بهانه یی شد ، تا ما و چند فرد دیگر روشنفکر ملی اندیش در انجمن ایران بزرگ وارد شویم.
پیشنهاد زیبای " مثلث فارسی " از سوی همدیار دیگرما ( فخر الدین خال بیک روزنامه نگار تاجیک ) یک آرزوی بزرگ ویک پی آمد سترگ فرهنگ ورجاوند پارسی در میان تاجیک تباران جهان است. اما به نسبت برخی مشکلات ، هنوز راه رسیدن تا آن دیار خوش بستر روزگار ، کوتاه نیست. من باهمباوران دیگرم درسال 1374 خورشیدی، نخستین پیش گویی وشرح چنین آرزویی را بنام " مثلث اتا " یعنی ایران ، تاجیکستان و افغانستان پیش کشید یم . درآن روزگار به خواهش مردم نا قرار ودولت نابکار ما، کسی اهمیت نمی داد ودر زمینه ی آن هدف فراملی و فرهنگی نیز پیامی برای پذیرش ویا نه پذیرفتن آن ، بما نرسید.
پیشنهاد خوشبینانه در آرزوی تشکیل ساختار یگانه ویاهم به گونه ی کنفدراسیون دولتهای آسیای مرکزی ، و پیوستن به فرهنگ دیرین سال آریانا یا همان ایران بزرگ، که فراگیر اقوام مشترک و گوناگون این گستر تاریخی است ، به اندیشه های الگویی از اروپاییزه شدن و ویا گلوبالیسم دوران کنونی پیوند میرساند. با این وجود هدف انجمن جهانی پارسی ، با " مثلث " پارسی یکسان نیست. این دو پیشنهاد و همین دو دیگاه سر انجام به حقیقت خویش نزدیک خواهند شد. اما مشکلات ملی دراین کشورها و نا بسامانی حوزه ی زبان پارسی با شرایط دیگر، خوشبینی برای ایجاد دولت واحد را اندکی پیش از زمان مینمایاند.
دو شیوه ی نگرش دراین آرزو نمودار است : یکی آنکه جهان امروز بسوی تفاهم و تساهل میرود، اقوام بسوی یگانگی و باهمی راه گزیده اند، دوران گذشته گرایی به نسبت جدایی خواهی از جریان جهانی شدن بهر مرادی که باشد؛ سپری شده است . دیگر اینکه اندیشه سفر به فردا با داشتن پای در گذشته ی سخت وپر آسیب از نا وارستگی و دریافت نه چندان درست و حتی نادرست بینشمندان این اندیشه علامت میرساند.
کنگره ( انجمن جهانی پارسی ) مرکز یگانگی، همپایی و پروردگی ایل وتبار پارسی سخن و پاره اقوام خورد وبزرگ دیگر با زبانهای دیگر، اما ریشه ی مشترک ایشان به فرهنگ پارسی خواهد بود. اکنون پس از ده سال اندیشه و خیال، از برخی گفته ها در آن برنامه گذشتم وبه چند پیشنهاد تازه ونوین رسیدم. اندیشه و پنداشت های من درهمین زمین مشترک فرهنگی وتاریخی است ، که در روزگاران دراز، از یگانگی و جاودانگی به چندگانگی و جداسری کشیده شد. اکنون در سخن گوناگون برای همه ارزشهای آن کهن دیار؛ تاق ورواق دیگری میزنند. زبان مشترک مارا که در سه نام ( تاجیکی، دری و پارسی ) هویت تاریخی و یکسان دارد، کوشش میکنند برنتابانند واگر بخواهند توانست بگونه یی بخشهایی از آن را بر اندازند.
سازمان جهانی پارسی گویان ( انجمن جهانی پارسی ) که در آینده های دور ونزدیک یک نهاد فراگیر وفراقومی نیز خواهد شد، در قلمرو مدنیتهای آریایی و ایران بزرگ وباستان، با مرکزیت ایرانویچ ( حوزه تاجیکستان امروز از پامیر وبدخشان درشرق، تا ورارود و خوارزم وگنجه درشمال، شمال هند وسند وکشمیر درجنوب، وآبهای شور خلیج فارس درغرب ) بر بستر بزرگ تمدن وتجدد بشری پیوند خواهدداشت . چگونه پیوستن و گسستن از این سازمان ونهاد فرهنگی بزرگ ، در بیان نامه انجمن جهانی گفته میشود.
من مواد ومفاد این بیان نامه را خامه کرده ام. اما این نوشته ها می باید در یک نشست فرازمند و کلان به پیشگاه کسانی که شایسته ودانسته شناخته شوند، دوباره خوانی گردد، تا مگر اندیشه های دیگران بر آن بیش آید ودرون مایه و جان سخن به پیوند ویگانگی برگردد وآنگاه همگان را سود ی از دریافت سزاوار باشد، تا در کرسی باور بنشیند.
درهمین جا میخواهم بیک نیاز دیگر نیز اندیشه وباور شمارا برگردانم. این کنگره ازنوع اصطلاح فرانسوی آن نیست ، من ازین واژه آن بیان را مراد کرده ام که در زادگاهم ( درواز ) بکار میرود. پوشش یالایی دیوار یا بر فراز دیوارهای بلند گرداگرد حیات خانه و باغ و... را میگویند. سازمان سه برجه وسه کنجه که فراورده های هرسه زبان یگانه را درسراسر زمین گستردنی است ، همین انجمن جهانی بنام باور سازترین بخش مدنیت بزرگ آریایی میتواند بود.
تاریخ خروشان ودر خشان دیروزین خراسان ( خورآ ستان ) و پیشینه ی دیرینه ی سرزمین آریانا ی بزرگ با تنوع قومی و تکثر فرهنگی، نیز بخش دیگری از هویت و مزیت پیکر پر لنگر این سازمان است. هراز گاهی چنین به نظر میرسد که در یگانگی و برگشتن این سه دولت برای تشکیل ساختار یک حاکمیت فراگیر و بزرگ ، کمبود مواد مورد کار برد در برنامه های انکشاف و توسعه سیاسی - اقتصادی را کاهش میدهد. مو جودیت نیروگاه های برق و امکان استفاده بیشتر از انرژی برق و تولید بیشتر این انرژی در حوزه های شمال ، پایگاه صنعت و فن آوری را توسعه می بخشد.
مردم وا قوام گوناگون در این کشورها هنوز مانده اند که بصورت تنها و تک قومیتی اداره کشورخودرا داشته باشند، یا آنکه به حضور ووجود دیگران نیز بیک نسبت بسیار اندک تمکین نشان دهند. ازهمین هویتهای نا درست و مشروعیتهای نا صواب که بیشتر جلوه ی استبداد داشته اند، حس بیگانگی قومی بو جود آمده است. از همین انگیزه ها ست که هرکه دراین کشور ها حاکم میگردد، پس ازمدتی مورد نفرت مردم قرار می گیرد وهرکه بخواهد بر قدرت نزدیک شود ، به دامن کشورهای بزرگ وقدرت مند پناه می برد تا در هنگام باز گشت و تشکیل دولتهای وابسته مردم را از نیروهای حامی خویش بیمناک سازد.
ازین باور تشکیل دولت مشترک ، پیش از روشنگریهای سودمند و کار آمد اندیشه گران بیدار آب در هاون کوبیدن است. انجمن جهانی پارسی که پایگاه مشترک همه اندیشمندان و بینشگران آگاه در سراسر جهان خواهد بود، می باید بر گزاری گنگره موسس آنرا تدارک کند. تنها انجمن جهانی میتواند، روان پاک و پاکنهاد اقوام همزیست در این سرزمین ها و سایر اقوام دیگری که به زبانهای غیر از فارسی سخن میگویند را ، درراه تشکیل دولت مشترک اما در وسعت بیشتر توجیه و روشن سازد. هنوز اشکالات کار و دشواریهای بسیاری که درراه موجود است برای بررسی آن اندیشه نشده است.
صد ابته دشواریهای نا همگونی و نا هماهنگی در فرهنگ اجتماعی این اقوام وپاره قومیتهای بیشتری که دراین کستره بسر می برند ، خود نخستین سنگ ممانعت در راه انجام این هدف بزرگ است. اما آرزوها نیز اندک و کوچک نیستند ، اگر انجمن جهانی بتواند با فعا لان کار تبلیغاتی و روشنگرانه درجهان سراسری گردد، بیگمان هدف ما به نشانه های شدنی بودن برابری پیدا میکند. همین انجمن خود نشان خواهد داد که راه وروشهای ما برای رسیدن به یگانگی در زبان و ساختار حاکمیت این جغرافیای کهن اعتبار کار ساز و کار آمد خواهند بود؟
ما با ناهمگونیهایی که در تمام زمینه ها ی اقتصادی ، سیاسی- اجتماعی ، فرنگی تاریخی، دینی- مذهبی، ملی و اندیشگی داریم، به همان نسبت مشترکاتی هم داریم که امید به جان گرفتن این اندیشه را سزا واری بیشتر است. تاریخ برابری و برادری، ریشه های یگانه در زبان و میراث فرهنگ و تمدن کهن، دین و ارزشهای باوری مشترک و اشنایی با سرگذشت وسرنوشت تاریخی اقوام گوناگون این سه سرزمین وکشورهای دیگر همسایه با آنها.
هرکه در این جهان شامل خانواده ی مشترک ما باشد، یا بتواند به گونه ی درست از درخت گشن شاخ وپر ریشه ی زبان وفرهنگ پیراسته ی تاجیکی، فارسی و دری بهره گیرد ویا آن را بکار ببرد، دراین کنگره شامل میشود. افزون براین پله ها وهفت خوان پارسی، بایستن دیگر آنست که از آموزش و دانش خوب برخوردار باشد. به " یگانگی این سه زبان یا سه گانگی این یک زبان " در سه حوزه وبخشی از مرکزگیتی پرستار و پاسدار بماند، شناسنامه کنگره را که بگونه ی پاسپورت اما در چند برگ تدارک وچاپ خواهد شد، سزاوار میشود. پیش نویس شناسنامه وجود دارد، اما بایستی ازافراد دانشمند و ودانای پر هنر دراین اندیشه ، پیش از نشست اندیشه گران کنگره ، پذیرش بیاورد.
در پشتی ونمای بیرونی این دفترچه ، تصاویر پایه گذاران ادبیات ، فلسفه ، شعر، موسیقی، نجوم ، پزشکی وطبابت و سپهسالاران بزرگ وسنگین نام ما از گذشته های دور تا امروز چاپ میگردد. این دفترچه با یک قیمت ساده به داوطلب شامل بودن و خدمت در کنگره ، داده میشود. دفترچه باید بی یگان مشکل مانند اوراق بهادار به سمبولهای درشت ودرست از نامدار ترین یاد گارهای مدنیت یگانه و پرزمینه ی فرهنگ پارسی- تاجیکی همراه باشد. من باور دارم که نخستین عکس های پشتی دفترچه وهر سند دیگر کنگره، میتواند از سه نفر ( رودکی، رابعه وفردوسی ویا ده ها سه نفر دیگر... ! ) آراسته گردد.
اگر به تبرک وپاک پنداری چهاردهمین سالگشت جشن بزرگ آزادی تاجیکان ( 2005 - 1991م ) ازهمین روزها برای بر پاداری این سازمان دست در کارشویم ، با آنکه کمترین کار وتکاپو را داشته باشیم، بازهم تا پایان امسال ده هزار نفردر لست وفهرست دفتر کنگره جهانی تاجیکان شامل خواهند شد. من تاجیکان و پارسی گویان ودری زبانهای عادی وغیر روشن بین را دراندیشه ندارم. هدف من از از کسانی میباشد، که در هرجای جهان هستند، بسیار پر انرژی، باورمند، کارساز، کنکاشگر، سازمانده، باخبرو بیدار، پر تکاپو و آگاه ودانا هستند. یکی از راه های درست در شیوه ی مشکل شناسی آنست که مشترکات را فهرست کنیم و ناهمجوشی هارا نیز بی نشانه نگذاریم. از کل موارد ده گانه در زمینه های بهم پیوستن ، با هشت گوهر اساسی وپایه باهم ساز گار آمدنی هستیم . تنها تفاوت مذهب و نظامهای اداری گوناگون با چند بابت دیگر مورد گفتگو خواهند بود. در ساختن انجمن تنها زبانها وچند زبان خاص دیگر در این کشورها بستر کار ما اند، اما در تشکیل دولت یگانه " مثلث پارسی " موجبات بسیاری هست که میتواند انرژی مارا ببرد و دست آورد کار انکار از اجرای آن برنامه باشد. خیلی خرد مندانه است که مشکلات و اسانیهارا درجه بندی و نشانه گذاری کنیم.
اگر بخت یارشود وروزگار بر مراد آید، دهها هزار انسان شوریده دل وسرگردان این آرزوها در کشورهای اروپایی، کانادا و آمریکا، آسترلیا و زلاندنو، روسیه وقفقاز، آسیای میانه ، هند وسند ، خاورمیانه و دور و دیگر جاهای گیتی، به این سازمان بزرگ فرهنگی جهان همراه میشوند، ودرهرماه اگر کمک ودستگیرانه پولی برای کنگره بپردازند، میشود ملیون دالر!
این بیان بگونه ی بسیار روشن در آیین نامه جا گرفته است. هزینه ودارایی مالی " سازمان جهانی فارسی گویان" ( انجمن جهانی پارسی ) که غیر از درامد یار پولی( حق العضویت ) باشد، شاید بیش از اندازه ی گفته شده درامد داشته باشد. دولتهای مدد رسان وکشورهای پشتیبان در کارنامه ها و برنامه ها هماهنگی و همگامی فراوانی خواهند نمود.
ویژگی و بر جستگی آنانی که میخواهند در این سازمان از پایه گذاران باشند، آنست که دید گاه ، اندیشه و دانش خویش را برای روبراه کردن زمینه های کار برگزاری بیان دارند وبگویند ، تا چه اندازه میتوانند رگه های کار و سنگهای بنیاد اعتبار را درزمین سازمان بگذارند. شما وهر پارسی گوی ( کسانی که قادر اند فارسی – دری ویا تاجیکی سخن بگویند ) دیگری که برنامه ی روزواره برای نشر وپخش زبان تاجیکی، دری وفارسی را داشته باشد، و البته بااین جنبش اندیشه سازو فرهنگی بزرگ سازگاری کند ، میتوانند درراه شناساندن این آرمان فرا ملی وفرامرزی همگستر و همباور شوند.
دامن گفتمان سازمان سازی و کنگره گری را به شما واگزار میشوم وازشما خواهش میکنم، اندیشه کنید و درراه یگانگی فرهنگ پهناور وپر دامنه ی پارسی وتاجک تباری گپ های خویش را یکسان و یکریز بدارید. من نیز آماده هستم برای هر پرسشگر دراین بسترفراگستر پاسخ بدهم وراه های رفتن و رهنامه های یافتن را ، یکجا باشما سروران فرهیخته وفرهمند، گمان زنی کنم.
یک پیشگویی ودرست کرداری در راه و اندیشه این آرزو ی بزرگ موجود است. اگر بر آن اندیشه انگشت گذار نشویم، برخی بد اندیشی وگمان پزی بر سرراه این باور پدیدار میگردد. آن آتش سوزنده که در برابر ماست ، نا پایداری و ایستایی ناپذیری کسانی است که شاید، هنوز در فرهنگ راستی به ره آورد درستی نگاه نکرده اند. آن سرورانی که درهمه دوران زندگی سیاسی- فرهنگی خویش مدارای بی پی آمد وجبن کهن مرده ی درون نا پایدار شانرا نرسیده اند!
سازمان جهانی پارسی گویان یا هرنام ورسم دیگری که بران بگذارند، در نگهداری مرز خود شیوه ی نیک گفتاری ، درست کرداری ، پاک پنداری وگوهر آفرینی را بر کینه توزی، بد انگاری ، خوار شمردن، ناباوری، خصم خوانی، کژ رفتاری، ناروا داری و همه بیماریهای نا بکار این روزگار ؛ پیروی خواهد کرد و گروه یکم را بر گرههای دوم چیره خواهد ساخت. ازروی بزرگی و هنر آفرینش ،هنگامی که به خوانش این فراخوان دست یافتید، همه نگرشهای سودمند وپر قوت خودرا برآن یکی کنید. این نامه نوشتن را مرادی نیست مگر برای آگاهی شما دانشمندان و سروران فرهنگ دریای پر نهنگ ایران زمین !
تمنا دارم آفریدگار انسان وجهان شمارا پیروز گرداند و سربلند وسر فراز باشید. با درود وسپاس به شما بزرگان کوه پایه های پامیر وهندوکش والبرز وزاگروس وقفقاز ودشتهای نام بردار فلات ایران زمین ! شمارا باشد شکوه و شایگانی !
شمارایار
بیژن پور ( آآبادی )


هیچ نظری موجود نیست: