چهارشنبه، فروردین ۲۵، ۱۴۰۰

نیم نگاهی بر طرح های صلح در کنفرانس استانبول

 

ع.م.اسکندری

نیم نگاهی بر طرح های صلح در کنفرانس استانبول
===========================
قرار خبر امروز بی بی سی؛
"افغانستان پیش‌نویس طرح صلح را 'نهایی' کرد؛ 'رئیس جمهور و نخست‌وزیر هر کدام با چهار معاون"
(لینک این خبر در کامنت اول گذاشته میشود)
اگر این خبر درست باشد؛ حد اقل گامی برای برای غیرمتمرکز ساختن حاکمیت است؛ که برای اولین بار در کانفرانس بن پایهء این نوع نظام سلطه گرا گذاشته شد. در گذشته همیشه اگر شاه بوده یا رئیس جمهور، مقام صدارت وجود داشته و اکثرا رهبری قوهء اجرئیه بدست نخست وزیر یا صدر اعظم بود. اگر چندی که من با چهار معاون برای رئیس جمهور و صدر اعظم مخالفم. چون این (مانند سیستم کاستی هندوستان) منجر به طبقه بندی اقوام کشور بنابر شماره میگردد.شاید بهتر باشد که این مقامات دو معاون داشته باشند؛ یک زن و یک مرد و هردو از قوم رئیس نباشند.
در سیستم کنونی (بعد ازبن) رئیس دارای صلاحیتهای بالاتر از شاه و حتی یک امپراتور است. (*)-(**)
چون این طرح توحیدی را در اختیار ندارم؛ بیشر از آنچه در خبرها آمده نمیتوانم در موردش بحث کنم.
گفته میشود که بیش از 31 طرح بشمول طرح ایالات متحده( بخوانید طرح خلیلزاد) و اشرف غنی احمدزی به شورای عالی مصالحه رسیده است. مسلما طالبان نیز طرح خود را خواهند داشت.
همه این طرح ها بر محور دو فکر خواهند چرخید:
1- حفظ سیستم اداره ریاستی کاملا متمرکز مثل همین اکنون. و یا:
2- تغییر ادارهء متمرکز کنونی به یک اداره نامتمرکز؛ فدرالی و یا نیمه متمرکز صدارتی.
هم طالبان، هم اشرف غنی احمدزی و هم شرکای ایشان، بشمول کرزی و اطرافیانش و شاید همه آنانیکه به حاکمیت تک قومی و پشتون محور باور دارند؛ از سیستم اداره کاملا متمرکز حمایت خواهند کرد.
نیروهای باز مانده از جریان مقاومت قبلی، اکثر احزاب و شخصیتهای دموکراتیک اندیش و همچنان احزاب و شخصیتهائیکه خواستگاه قومی غیر پشتونی دارند؛ از گزینهء دوم یا غیر متمرکز سازی حاکمیت حمایت خواهند کرد.
*******
در طرح پیشنهادی آقای خلیل زاد که در آن از دو گزینه ریاستی و صدارتی نامبرده میشود؛ ولی در ذیل آن از گزینه دوم چیزی گفته نمیشود و طرح ایشان (اقای خلیلزاد) بر گزینهء ریاستی تاکید دارد.
در این طرح چنین میخوانیم:
((الف( حکومتداری
ادارۀ اجرایی حکومت صلح مؤظف به اجرای وظایف روزمره دولت میباشد. رئیس دولت حق صدور فرامین و احکام در مورد صلح، ثبات، و حکومتداری خوب در افغانستان را دارد.
ب( ترکیب:
گزینۀ ۱ :ادارۀ اجرایی متشکل از یک رئیس دولت، معاون، وزرای کابینه، ریاستهای مستقل و سایر ادارات میباشد.
گزینۀ ۲ :ادارۀ اجرایی متشکل از رئیس دولت، صدر صدراعظم، معاون ریس دولت، معاون صدر اعظم، وزرای کابینه، ریاستهای مستقل و سایر ادارات میباشد.
یادداشت: این سند نقشۀ سیاسی را بر اساس گزینە یک بیان کرده است. اگر طرفین، گزینه دو را انتخاب کنند، این سند برای توضیح صالحیتهای مربوطۀ رئیس دولت و صدراعظم نیاز به تغییرات خواهد داشت.
رئیس دولت، معاونین رئیس دولت و کابینه مذکور در ضمیمه الف بر اساس توافق میان دو طرف انتخاب شده برای هر دو طرف مورد قبول است. معاونان رئیس دولت صرف در طول دورۀ حکومت صلح ایفای و وظیفه میکنند.))
درین طرح اعضای حکومت، ستره محکمه و شورای فقه اسلامی، شورای تدوین قانون اساسی و سایر ارگانهای اجرائی و تقنینی، مساویانه بین طالبان و حکومت تقسیم خواهند شد. درین طرح حتی میخوانیم که طالبان از ولایاتی که در آنجاها تسلط دارند، حق دارند بدون انتخابات تعداد معین نماینگان خود را به پارلمان معرفی کنند.
چون طالبان یک تحریک قوم محور پشتونی است و دولت کنونی نیز بیشتر قومی عمل میکند تا ملی؛ بدینگونه باید 75% همه مقامهای دولتی، پارلمانی، قضات، شورای عالی فقه اسلامی و سایر شوراهای محلی بیش از هفتاد و پنج فیصد پشتونیزه خواهند شد.
چنین ساختاری نه تنها زمینه ساز صلح و ثبات نخواهد بود؛ بلکه باعث جنگهای خونین داخلی و از هم پاشیدگی افغانستان خواهد شد.
امیدوارم اشتراک کنندگان کنفرانس استانبول به تهدید ها و تفنن های تیم تمامیت خواهان امریکایی برهبری خلیلزاد، تن ندهند؛ و زمینه ساز حد اقل یک حاکمیت نیمه نامتمرکز صدارتی و انتخابی بودن والیان و شهرداران وحاکمان محلی گردند؛ تا حد اقل زمینه های زندگی صلح آمیز و باهمی برای همه اقوام، قبایل و مردم افغانستان مساعد گردد.
*******
یادداشت:
من این دومقلاله را در سال 2003 درزمان طرح و بعدا تصویب قانون اساسی نوشته بودم.
لینک هایشان را اینجا میگذارم. شاید برای دوستان علاقمند در این مسایل، خالی از دلچسپی نباشند.
ریاست جمهوری یا امپراطوری؟ (*)-
(**)- قانون اساسی: وثيقهء ملی يا طوماری برای مشروعيت ديکتاتوری!

جمعه، فروردین ۲۰، ۱۴۰۰

از بن تا استانبول!


از "بن" تا استانبول
بیست سال سفر؛
بانتیجهء مثبت، منفی، یا هیچ!
 ==============

قراین:

ازقراین چنین بر می آید که بزودی کنفرانس بین المللی در رابطه بر سرنوشت افغانستان در شهر استانبول تر کیه دایر خواهد شد. این کانفرانس بعد از بی ثمر بودن مذاکرات و توافقنامه با طالبان در دوحه، توسط خلیلزاد (در زمان دونالد ترامپ) صورت میگیرد.

 توافق ایکه ایالات متحده با زیرپا گذاشتن تمام نورمهای بین المللی ودپلوماتیک و عدم احترام به حاکمیت کشور دیگری (افغانستان)، با یک گروپ شورشی که خودشان آنها را قبلا تروریست خوانده بودند؛ امضا کرد؛ عملا آبروی ایلات متحده را منحیث یک کشور لیبرال- دموکراسی بر زمین زد.

نامهء اهانت بار و خلاف عرف دپلوماتیک آقای بلنکین وزیر امور خارجهء امریکا عنوانی اشرف غنی احمدزی رئیس جمهور نامنهاد افغانستان، نمایانگر آنست که ایالت متحده ارزش چندانی به حکومت کابل و بخصوص آقای احمدزی قایل نیست. ایالات متحده قرار گفتهء نمایندهء آن کشور در امور افغانستان (آقای زلمی خلیلزاد) نه به اجازهء کسی یا کشوری به افغانستان آمده و حین برآمدن نیز به اجازهء کسی ضرورت ندارد.

این حد اعلای بی مبالاتی و عدم حرمت به میثاقها و نورمهای پذیرفته شده در مناسبات بین المللی است.

******
تاریخچه:

بیست سال قبل هم تحت رهبری ایالات متحده و نقش سمبولیک سازمان ملل بعد از لشکر کشی ایالات متحده به افغانستان و سقوط رژیم طالبان، در شهر "بن" کشور آلمان کنفرانسی برای حل مشکل افغانستان تدویر یافت.

درین کانفرانس با آنکه نیروهای جبههء متحد ضد طالبان در قدرت بودند و دولت اسلامی افغانستان تحت رهبری پروفیسور ربانی دارای شناسایی بین المللی بود؛ ولی رهبری حکومت انتقالی بالاثر تصمیم تیم امریکائیان افغان تبار آقای خلیلزاد، احمدزی و دیگران که عملا رهبری بن را در دست داشتند، به یک آدم نا شناخته شده ولی هم تبار ایشان آقای حامد کرزی، سپرده شد.

بگذریم از اینکه تیم مذاکره کنندهء حبههء متحد ضد طالبان نتوانستند و یا نخواستند برموضع خود پافشاری کنند؛ ولی حقیقت مسلم این است که رهبری آنوقت ایالت متحده به مشورهء تیم خلیلزاد در "بن" و بعد آن چنان تصامیمی گرفتند که با حقایق جامعهء افغانستان همخوانی نداشت. بعد بیست سال و مصرف تریلیونها دالر، کشته شدن هزاران سرباز و افسر ایلات متحده و متحدین آن، شهادت صدها هزار سرباز، افسر و مردم ملکی افغانستان، در همان جایی هستند که بیست سال پیش بودند؛ حتی بد تر از آن یعنی قبول شکست دربرابر یک گروه شورشی و تروریستی.
*******

وضعیت کنونی:

با آنکه میگویند تا حال بیش از 31 پیشنهاد از سازمانها و احزاب گونه گون بشمول طرحی از جانب ارگ و آقای اشرف غنی احمدزی به شورای صلح اقغانستان رسیده است؛ البته به دعلاوهء پلان پیشنهادی آقای خلیلزاد به نمایندگی از حکومت ایالات متحده امریکا. مسلما کانفرانس بر معیار همان طرح امریکا با تعدیلات خواهد چرخید.

من از کانفرانس استامبول با آنکه باور دارم؛ که یک چانس بزرگ تاریخی برای آوردن صلح در افغانستان است؛ توقع زیادی ندارم.

چرا؟

 چون:
- میدانم که متاسفانه این کنفرانس باز هم تحت رهبری مستقالانهء سازمان ملل نیست.

                - در راس تیم امریکائیها بازهم همان "یارقدیم!" آقای خلیلزاد شاید قرار داشته باشد. او از نگاه قومی و فکری دوست ومتحد طالبان است و حتی المکان به نفع طالبان فیصله خواهد کرد.
- مشکل افغانستان بدون اجماع منطقوی و بین المللی حل نمیشود.
 اگرچندی که کانفرانس " ترویکا " ی مسکو و کنفرانس "قلب آسیا" در دوشنبه نمایانگر اجماع بهتر بین المللی درین مورد است؛ مشروط بر آنکه سوء تفاهم های اخیر میان روسیه و امریکا از یکسو چین و امریکا از جانب دیگر، بر تصامیم کانفرانس تاثر منفی نگذارد.

- متاسفانه از قراین چنین بر می آید که درین کانفرانس نیز احتمالا همان هایی دعوت خواهند شد که در ساال 2001 در بن دعوت شده بودند؛ بشمول طالبان. جای نیروها و شخصیتهای دموکراتیک، ترقیخواه و ملی ، زنان و جوانان قسمآخالی خواهد بود.

امیدوارم شورای صلح همه طرح ها و پیشنهادات را چه برای آنها داده شده باشد؛ یا فرستاده نشده باشد؛ نظریات همه روشنفکران و پژوهشگران کشور را در نظر بگیرند و از شخصیتها و سازمانهای مستقل، ملی و دموکراسی خواه کشور نیز در کنفرانس دعوت نمایند.
- اگر در این کانفرانس تصامیم معقول و مطابق شرایط زمان و حقایق ملموس منطقه و بالخصوص حقایق داخلی جامعهء چند قومی و چند فرهنگی افغنانستان، گرفته نشود و صرف حکومت به طالبان سپرده شود؛ در آنصورت جنگ داخلی ادامه خواهد یافت و بار دیگر افغانستان به مرکز تروریزم بین المللی تبدیل خواهد شد.
امیوارم که چنین نشود و این کانفرانس زمینهء "خروج آبرومندانه"ی قوتهای خارجی را مساعد سازد وزمینه ساز برای آزادی، دموکراسی، صلح، آشتی و زیست باهمی همه اقوام، قبایل مذاهب  و همه مردم افغانستان گردد.
*******

پیشنهادات:

کنفراکس استانبول باید اقلا باید درموارد اصولی ذیل تصمیم بگیرد:

- حفظ نظام جمهوری.

- تغیر نظام از جمهوری ریاستی به جمهوری پارلمانی
- تغیر ادارهء سیاسی از سیستم بسیار متمرکز و ناکار آمد کنونی به یک سیستم نیمه متمرکز، یا نا متمرکز ویا هم فدرالی .

- احیای مجدد مقام صدارت در راس قوای اجرائیه.
- رئیس جمهور و صدر اعظم فقط باید یک معاون داشته باشند.

- انتخابی شدن همه ارگانهای محلی قدرت دولتی از سطح ولسوالیها تا شهرها، ولایات، شوراهای محلی ، ولایتی، شورای ملی، سنا و رئیس جمهور. (*)

- اعلان آتش بس میان طالبان و دولت - تحت نظارت جدی سازمان ملل.

- خلع سلاح همه تفنگداران غیر مسئول( طالب و غیر طالب) و ادغام ایشان در قوتهای مسلح کشور.
- حکومت موقت یا عبوری ( ویا حتی حکومتی که نتیجهء انتخابات زود هنگام باشد) باید طی شش ماه سرشماری کامل نفوس کشور را تحت نظارت مستقیم سازمان ملل براه اندازد و تکمیل کند.
- حکومت موقت باید موظف گردد تا طی شش ماه نسخهء تعدیلی قانون اساسی کشور را آماده سازد.
- تجدید نظر بر ساختار اداری (ولایتی) کشور. (**)
======

نظریات:

(*)- من از تقسیم افقی و عمودی قدرت حمایت میکنم:

من از تقسیم افقی قدرت میان سه قوهء (مقننه، قضائیه و اجرائیه)، و تقسیم عمودی قدرت یا مردمی شدن قدرت از سطح ده تا رآس کشور حمایت می کنم. نامش را فدرالی می گذارید، پا رلمانتاریستی یا غیر متمرکز سازی قدرت و یا هر نام دیگری، برای من تفاوت چندانِ ندارد.

قدرت باید به مردم سپرده شود و نصب و عزل تمثیل کنندگان قدرت از قریه دار تا حاکم محل، شهردار و از وکیل تا والی ولایت وتا صدر اعظم و رئیس جمهور کشور باید در صلاحیت مردم باشد.

(**)- تقسیمات اداری (ولایتی) کشور مطابق به واقعیتهای کشور نیست. حتی تقسیمات زمان شاه تحت نام ولایات و حکومتهای اعلی و زون بندی زمان ببرک کارمل بمراتب منطقی تر نسبت به تقسیمات اداری کنونی بود.

دراين جا منحيث يک نظرفردی واحدهای اداری خود گردان محلی را با درنظرداشت خصوصيات تاريخی ، ترکيب قومی ، مذهبی ، زبانی و منطقوی ولايات ( ايالات) ذيل را پيشنهاد نمايم:

1ـ ولايت کابل ( متشکل از ولايت کابل ، بخشی از لوگرو ميدان شهر) مرکز شهرکابل

2- ولایت پروان (متشکل از ولایات کاپیسا، پروان و پنجشیر) مرکز شهر چاریکار

3ـ ولايت ننگرهار( متشکل از ولايت ننگرهار، کنر و لغمان ) مرکز شهر جلال آباد

4ـ ولايت نورستان

5ـ ولايت پکتيا ( متشکل از ولايت پکتيا ، پکتيکا، خوست و بخشی از لوگر ) مرکز شهر گرديز

6ـ ولايت غزنه ( متشکل از غزنی ، زابل ووردک ) مرکز شهر غزنی

7ـ ولايت قندهار (متشکل از قندهار ، هلمند و بخشی از ارزگان) مرکز شهر قندهار

8ـ ولايت هريوا يا هرات ( متشکل از ولايت هرات ، غور، فراه و بخشی از بادغیس ) مرکز شهر هرات

9ـ ولايت نيمروز

10ـ ولايت غرجستان يا باميان (ولايت باميان ، دایکندی و قسمتی از ارزگان) مرکز شهر باميان

11ـ ولايت فارياب(متشکل از ولايات فارياب ، جوزجان و بخشی از بادغیس) مرکز شهر میمنه

12- ولايت بلخ يا بخدی ( متشکل از ولايت بلخ ، سرپل و سمنگان ) مرکز شهرمزار شريف

13ـ ولايت تخارستان ( متشکل از ولايات بغلان - پلخمری ، کندز و تخار ) مرکز شهر کندز

14ـ ولايت بدخشان

به آرزوی آمدن صلح آبرومندانه و پایدار در کشور.

یــــــــــــــــــــــــا هــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــو!

هفتم اپریل 2021