چهارشنبه، آبان ۲۵، ۱۳۸۴

م. سلطانپور
مشارکت ملی يا پاکسازی قومی
( نيم نگاهی بر سومين کابينهء آقای کرزی)


بعد از انتظار زياد آقای کرزی حکومت غير ائتلافی و يا به قول خودشان حکومت مشارکت ملی را اعلان کردند.
اگر به ترکيب کابينهء فعلی آقای کرزی نگاه کنيم، از نقطه نظر تخصصی بودن وبرخورداری وزرا از تحصيلات عالی واقعآ کابينهء بهتری است از دوکابينهء قبلی حکومات مؤقت و انتقالی و کابينه های جهادی قبلی. چون همهء وزرا دارای تحصيلات عالی ويا تخصصی اند. ولی برای پيشبرد امور يک وزارت خانه صرف داشتن دپلوم تحصيلات عالی کافی نيست؛ بلکه تجربهء کاری، مهارت و ممارست در اداره و در شرايط کنونی کشورما داشتن نفوذ و اعتبار معنوی در ميان مردم، تجربهء سياسی و استعداد رهبری و سازماندهی امور از شرايط لازمی برای موفقيت يک عضو کابينه است. چون مقام وزارت بيشتر يک پست سياسی- اداری است تا مسلکی- تخصصی.
اين درحاليست که اکثريت مطلق اعضای کابينهء فعلی از تجربهء کاری در داخل کشور و شناسايی و اعتبار در ميان مردم برخوردار نيستند. تنها داشتن دپلوم تحصيلات عالی از کشورهای خارجی و کار درمؤسسات بينالمللی کافی نخواهد بود. چون خيلی واضح است که همانطوريکه تکنوکراتهای قبلی کشور که بنابر شرايط نامساعد روزگار در کشورهای غربی پناهنده و متوطن شده اند از عهدهء کارهای اداری- سياسی در کشورهای مقيم برآمده نميتوانند، هکذا آنانيکه يک عمر را درکشورهای بيگانه گذرانيده اند و از کشور و کار در مؤسسات داخلی دور بوده اند نيز نميتوانند از کارآيی و مؤثريت لازم و کافی در ادارهء امور کشور برخوردار باشند. چون اداره فقط دپلوم نيست بلکه ممارست، مهارت و کاردانی، تجربه و داشتن استعداد در رهبری و سازماندهی امور نيز هست.
نکتهء مثبت ديگردرين کابينه اينست که آقای کرزی بنابر هردليلی و يا بنابر حمايت يا هدايت حاميانش با جرئت توانسته است کابينه را از وجود برخی قلدران هيچکارهء جهادی پاکسازی کند که اين مسئله يک موفقيت بزرگ برای آقای کرزی ميتواند حساب شود و درينمورد بايد به وی تبريک گفت.

انتظار ميرفت آقای کرزی و دايريکتورش آقای خليلزاد طی اين سه سال حکومت مؤقت و انتقالی و اقامت در افغانستان درک بهتری از خصوصيات کنونی جامعهء افغانستان پيدا کرده باشند وحقايق ملموس و بحرانات اجتماعی کشور را ريشه يابی نموده و تصاميم عادلانه و عاقلانه تری بگيرند. ولی متآسفانه چنين نشد و معلوم ميشود که ايشان هنوز هم بر موضع زورگويانهء خود پافشاری دارند و از تفکرات برتریخواهانهء قومی خود نگذشته اند و به پاکسازی قومی در حاکميت و ادارهء کشور ادامه ميدهند.
اگربه لست اعضای کابينه نظر افگنيم و رئيس جمهور، معاونان وی و قاضی القضات را نيز در نظر بگيريم، از (32) پست دولتی(14) تن پشتون،(8) تن سادات يا عرب،(4) تن تاجيک، (3) تن هزاره، يکتن ازبک، يکتن ترکمن و يکتن بلوچ بچشم ميخورد. گذشته ازين تمام پستهای مهم و کليدی چون مقام رياست جمهوری، وزارت دفاع، وزارت داخله، امنيت دولتی، وزارت خارجه ووزارت ماليه و رياست ستره محکمه( ديوان عالی قضايی) به نمايندگان يک قوم( قوم پشتون) سپرده شده اند. رياست دانشگاه(پوهنتون) کابل به آقای اشرف غنی احمدزی سپرده شده و مسلمآ در آيندهء نزديک رياست بانک مرکزی و لوی سارنوالی( دادگستری) نيز به افراد پشتون تبار سپرده خواهند شد.
اگر از دو معاون رئيس جمهور که واضحآ پست معاونيت مقام تشريفاتی يی بيش نيست و معاونين رئيس جمهور نه در حال حاظر و نه در آينده صلاحيتی اجرايی نخواهند داشت و حتی مطابق به احکام قانون اساسی کشور نيز صلاحيت و مسئوليت مشخصی ندارند بگذريم؛ سه پست کم ارزش برای تاجيکان، دو پست غير مؤثر برای هزاره ها ومقام وزارت حج و اوقاف برای ازبيکها صدقه شده است. چنين است ثمرهء حکومت مشارکت ملی آقای کرزی.

لطفآ به جدول ذيل توجه فرمائيد

1- حامد کرزی رئيس جمهور پشتون
2- فضل هادی شينواری رئيس ستره محکمه پشتون
3- هدایت امین ارسلا بحیث وزیر تجارت و مشاور ارشد رئیس جمهور "
4 - داکتر عبدالله عبدالله فرزند غلام محی الدین بحیث وزیر امور خارجه پشتون
5- ستر جنرال عبدالرحیم وردک فرزند عبدالغنی وردک بحیث وزیر دفاع ملی . "
6- علی احمد جلالی فرزند غلام جیلانی جلالی بحیث وزیر امور داخله . "
7- داکتر زلمی رسول فرزند پوهاند داکتر عبدالقیوم رسول بحیث مشاور امنیت ملی . "
8- انوارالحق احدی فرزند عبدالحق بحیث وزیر مالیه . پشتون
9 – عنایت الله قاسمی فرزند احمد علی بحیث وزیر ترانسپورت . پشتون
10- انجنیر امیر زی سنگین فرزند امیر گل گل شاه خیل بحیث وزیر مخابرات . پشتون
11- انجنیر محمد یوسف پشتون بحیث وزیر شهرسازی و مسکن . "
12- محمد حنیف اتمر فرزند محمد اصف بحیث وزیر احیاء و انکشاف دهات . "
13- انجنیر حبیب الله قادری فرزند حاجی احمد قادری بحیث وزیر مبارزه علیه مواد مخدر . "
14-آمنه افضلی وزير مشاور در امور جوانان . نورزايی- پشتون

1- داکتر میر محمد امین فرهنگ فرزند میر محمد صدیق فرهنگ بحیث وزیر اقتصاد سادات- عرب
2- انجنیر میر محمد صدیق فرزند میر غلام سخی بحیث وزیر معادن و صنایع . " "
3- داکتر سید امیر شاه حسن یار فرزند غلام حسن بحیث وزیر تحصیلات عالی و مسلکی . " "
4- داکتر سید مخدوم رهین فرزند میر محمد شریف بحیث وزیر اطلاعات و فرهنگ " "
5- داکتر سید محمد امین فاطمی فرزند مرحوم سید ابرار پادشاه بحیث وزیر صحت عامه . " "
6- داکتر سید اکرام الدین معصومی فرزند سید معصوم بحیث وزیر کار و امور اجتماعی . سادات - عرب
7- داکتر اعظم دادفر فرزند حاجی بابه خان بحیث وزیر امور مهاجرین . ايشان - عرب(ازبک زبان)
8- صدیقه بلخی بنت سید اسمعیل بلخی بحیث وزیر شهدا و معلولین . سادات – عرب

1- احمد ضياء مسعود معاون رئيس جمهور تاجيک
2- الحاج سترجنرال محمدا سمعیل فرزند میر محمد اسلم بحیث وزیر انرژی و اب . تاجيک
3- عبیدالله رامین فرزند محمد عمر بحیث وزیر زراعت و مالداری و مواد غذایی . تاجيک
4- داکتر مسعوده جلال بنت الحاج طلا محمد بحیث وزیر امور زنان . تاجيک

1- کريم خليلی معاون رئيس حمهور هزاره
2- داکتر سهراب علی سفری فرزند حاجی صفر محمد بحیث وزیر فواید عامه . هزاره
3- سرور دانش فرزند محمد علی بحیث وزیر عدلیه . هزاره

1- پوهاند نعمت الله شهرانی فرزند عبادالله بحیث وزیر حج و اوقاف . ازبک

1- نورمحمد قرقین فرزند محمد قل بحیث وزیر معارف . ترکمن

1- عبدالکریم براوی فرزند محمد مبین بحیث وزیر سرحدات واقوام و قبایل . بلوچ

حقيقت قضيه اينست که از نگاه ترکيب قومی حکومت فعلی با حکومات زمان صدارت هاشم خان و مرحوم محمد داوود خان چندان تفاوتی ندارد. در همان حکومتها نيز چند دلقک وبلی آغا گويان را عضو کابينه ميساختند تا نشان دهند که ساير اقوام کشور نيز در کابينه شريک اند. سوال درينجاست که آيا آقای کرزی در ميان اقوام غير پشتون کشور بالخصوص در ميان ازبيکها، تاجيکها و هزاره ها حتی يک افسر تحصيل کرده، باتجربه و شايسته پيدا کرده نتوانستند که اقلا يکی از سه پست نظامی- امنيتی( دفاع، داخله و امنيت ملی) را به او بسپرند و آيا در ميان اقوام غير پشتون هيچ متخصص اقتصاد و دپلوماسی وجود نداشت تا در پست وزارت خارجه يا ماليه ميگماريدند. يا آينکه ايشان نميتوانند به روشنفکران و متخصصين اقوام غير پشتون در پستهای کليدی کابينه اعتماد کنند. شايد نزد جناب کرزی صاحب شايسته سالاری مساوی به پشتون بودن باشد.اگر چنين ميانديشند ، پس اخلاقآ حق ندارند از وحدت ملی و مشارکت قومی حرف بزنند.
آقای کرزی بايد ميدانستند که جنگ خانمانسوز داخلی در افغانستان نه بخاطر کفر و اسلام و حتی در اساس نه بعلت مداخلات خارجی بوده است ، بلکه ريشه های اساسی آن از بيعدالتی و استبداد قومی آب ميخورد. تا زمانيکه ريشه های بيعدالتيهای قومی، مذهبی و منطقوی خشک نگردند، کشور به آرامش و رفاه دست نخواهد يافت. اگر امروز بزور نيروهای خارجی آتش بس مؤقتی برقرار است، فردا با خروج نيروهای خارجی باز خدای نخواسته بر فرق همديگر ميخ خواهيم کوبيد. لذا عاقلانه آن خواهد بود که حق همه اقوام کشور را در اداره و حاکميت به تناسب شعاع وجودی شان برسميت شناخت و شايسته ترين کادرهای اقوام باهم برادر کشور را طورعادلانه در حاکميت سهيم ساخت.
متآسفانه از پاليسی حکومت فعلی و ترکيب کابينه چنين برميآيد که طالبان ريش و لنگی دار که ديروز به زور و حمايت مليشای پاکستان و تروريستان القاعده نتوانستند کشور را پاکسازی قومی کنند؛ حالا طالبان تکنوکرات و نيکتايی پوش بزور ارتش امريکا اداره و حاکميت کشور را از وجود ساير اقوام پاک سازی ميکنند. ولی آقای کرزی و همه حاميان شان بايد اين حقيقت تلخ را بدانند که چنين پاليس ای در کشور کقيرالقومی و منقطب شدهء چون افغانستان قابل تطبيق نيست. دير يا زود به واکنش جدی ساير اقوام کشور مواجه خواهند شد و بدينطريق مسئوليت ادامهء فاجعهء جنگ داخلی و برادر کشی در کشور بدوش آقايون کرزی و خليلزاد خواهد بود. همانطوريکه از امير عبدالرحمن تا امين و طالبان با حمايهء انگليسها، روسها و پاکستانيها نتوانستند مردمان ازبيک، هزاره و تاجيک افغانستان را از کشور بيرون کنند، حکومت فعلی نيز به کمک ارتش امريکا چنين کاري را بسرانجام رسانيده نخواهد توانست.
چنين سياستی صرف يک بازی طفلانه با آتش است و بس.
توقع ميرود که عطش آنانيکه طی سه سال گذشته فريادشان به آسمان رسيده بود که حکومت را اتحاد شمال بخصوص تاجيکهاغصب کرده اند( درحاليکه در حکومت قبلی در مقامات کليدی صرف وزير دفاع تاجيک بود) فرونشسته باشد. و آنانيکه از کنفرانس بن تا لويه جرگهء اظطراری، لويه جرگهء قانون اساسی و انتخابات رياست جمهوری به اميد واهی حکومت "مشارکت ملی" و " آجندای ملی" يکجانبه دلخوش کرده بودند و از آقای کرزی و پروگرامهايشان ناآگاهانه ولی عاشقانه دفاع و حمايت کردند و ثمرهء مقاومت، مجاهدت، پايمردی و مبارزات ملت را در پای آقايون خليلزاد و کرزی ريختند، به حق خود رسيده ودرس تاريخی لازم را گرفته باشند.
بصورت خلاصه ميتوان گفت که اين حکومت علاوه بر دست نشانده و تحميلی بودن، تک قومی نيز هست و خطر اساسی از آنجا ناشی ميشود که اکثريت کادر رهبری آن عناصر قبيله گرا و معتقد به تيوری قوم ونژاد برتر اند. چنين حکومتی نميتواند بر معضلات کنونی کشور فايق آيد، دير يا زود به مقاومت مواجه خواهد شد. وضع در مناطق شمال، غرب و مرکزی کشور همانند مناطق جنوب و شرق کشور آشفته خواهد شد و آقای کرزی همچون رئيس حکومت کابل در قصر شاهی محصور خواهد ماند و نيروهای امريکايی نيز سرنوشت عراق را در افغانستان تجربـه خواهنــد کـــرد.

******
پنجم جدی سال 1383

آدرس ايميلی نويسنده
msultanpoor@hotmail.com

هیچ نظری موجود نیست: